صفحه ٢٩٧

به قرینه مقابله با وضع مؤمنان که از آن تعبیر به «سویاً» شده است، مناسب تر به نظر مى رسد. به هر حال درباره این که این، وضع کافر و مؤمن در آخرت است یا در هر دو جهان، دلیلى بر محدود بودن معنى آیه در دست نیست، آن ها هم در زندگى دنیا چنین اند و هم در آخرت.
آرى، افراد بى ایمان چون خودخواه و خودپرست و لجوج اند و جز منافع مادى و زودگذر خویش را نمى بینند، و از آنجا که مسیر آن ها مسیر هوى پرستى است، به کسى مى مانند که از سنگلاخى عبور مى کند در حالى که بر سینه و دست و پا مى خزد، اما کسانى که در پرتو ایمان از قید هواى نفس رسته اند بینشى عمیق و مسیرى صاف و روشن دارند.

انسان هاى آزاده و اسیر(1)
برخلاف آنچه بعضى مى پندارند، مسأله توحید و شرک، یک مسأله فقط اعتقادى و ذهنى نیست، بلکه در تمام زندگى انسان اثر مى گذارد و همه را به رنگ خود درمى آورد. توحید در هر قلبى جوانه زند موجب حیات آن قلب و عامل رشد و شکوفایى آن است، چراکه افق دید انسان را آن چنان گسترده مى کند که به بى نهایت پیوندش مى زند. اما به عکس، شرک، انسان را در جهانى فوق العاده محدود، جهان بت هاى سنگى و چوبى و یا بشرهاى ضعیف بت گونه فرومى برد و دید و درک و همت و توانایى و تلاش انسان را به همین رنگ در مى آورد و در همین ابعاد قرار مى دهد.
در آیات 75 و76 سوره نحل مى خوانیم: (ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبْداً مَّمْلُوکًا لاَّ یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ یُنفِقُ مِنْهُ سِرّاً وَجَهْراً هَلْ یَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ * وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَّجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لاَ یَقْدِرُ عَلَىَ شَیْءٍ وَهُوَ کَلٌّ