صفحه ٣١٢

شفاء و رحمت، مخصوص قسمتى از قرآن نیست، بلکه اثر قطعى همه آیات قرآن است، مفسران بزرگ کلمه «مِن» را در اینجا «بیانیه» دانسته اند.
ولى بعضى این احتمال را داده اند که «مِن» در اینجا نیز به همان معنى تبعیض است و اشاره به نزول تدریجى قرآن مى باشد (به خصوص که واژه «تنزل» فعل مضارع است) در این صورت معنى جمله چنین مى شود: «ما قرآن را نازل مى کنیم و هر بخشى از آن که نازل مى شود به تنهایى مایه شفاء و رحمت است...».

2. تفاوت میان شفاء و رحمت
مى دانیم که «شفا» معمولاً درمقابل بیمارى ها و عیب ها و نقص هاست، بنابراین نخستین کارى که قرآن در وجود انسان ها مى کند همان پاک سازى از انواع بیمارى هاى فکرى و اخلاقى فرد و جامعه است.
پس از آن، مرحله «رحمت» فرامى رسد که مرحله تخلق به اخلاق الهى و جوانه زدن شکوفه هاى فضایل انسانى در وجود افرادى است که تحت تربیت قرآن قرار گرفته اند. به تعبیر دیگر: «شفا» اشاره به «پاک سازى»، و «رحمت» اشاره به «نوسازى» است و یا به تعبیر فلاسفه و عرفا: اوّلى به مقام «تخلیه» اشاره مى کند و دوّمى به مقام «تحلیه».

3. چرا ظالمان نتیجه معکوس مى گیرند؟
نه تنها در این آیه، بلکه در بسیارى دیگر از آیات قرآن مى خوانیم که دشمنان حق به جاى اینکه از نور آیات الهى دل و جان خود را روشن سازند و تیره گى ها را بزدایند، بر جهل و شقاوتشان افزوده مى شود.
دلیل این مسأله این است که خمیرمایه وجودشان براثر کفر و ظلم و نفاق به شکل دیگرى درآمده، لذا هرجا نور حق را مى بینند به ستیز با آن برمى خیزند