صفحه ٢٩

«تعلیم» مقدم است یا «تربیت»؟(1)
در آیه 129 سوره بقره مى خوانیم: (رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ...)؛ «پروردگارا! پیامبرى در میان آن ها از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه کند! زیرا تو توانا و حکیمى (و بر این کار، قادرى)».
از این آیه فهمیده مى شود که پیامبران مى آیند تا هم معلم و آموزگار بشر باشند و هم مربى آن ها، زیرا چنان که مى دانیم: «جهانى به این وسعت با آن همه کهکشان ها و سحابى ها، اتم ها و ساختمان حیرت انگیز آن ها بى هدف آفریده نشده و حتماً هدف بزرگى از آفرینش آن در نظر بوده است. این را نیز مى دانیم که خداوند از هر جهت بى نیاز است و وجودى است بى نهایت در بى نهایت، لذا هرگز نمى شود که هدف از آفرینش جهان به او بازگشت کند، پس هدف آفرینش چیزى است که به ما آفریده شدگان بازگشت مى نماید و آن، تکامل وجود ماست».
و اکنون که هدف آفرینش، تکامل وجود ما شد، آیا ما براى رسیدن به این هدف احتیاج به هیچ گونه علم و دانشى نداریم، یا به عکس، به علوم بسیارى محتاجیم که در بیراهه ها سرگردان نشویم و بتوانیم از خرافات و انحرافات نجات یافته، راه سعادت خود را تشخیص دهیم؟
بدیهى است که علوم محدود بشر که آمیخته با هزاران نقطه ابهام است نمى تواند این نیازمندى را برطرف کند، لذا مى بینیم امروز مکتب ها و مسلک ها و مرام هاى مختلف سیاسى و اقتصادى و... در دنیا به وجود آمده و هر کدام از آنان نویسندگان و گویندگان و دانشمندانى دارند اما کدام صحیح مى گوید؟ معلوم نیست.