صفحه ٨١

چه ستمى از این بالاتر که سرمایه هاى معنوى علوم و دانش هاى خویش را که مى تواند باعث سربلندى خود آن ها و جامعه هایشان شود در اختیار صاحبان «زر» و «زور» مى گذارند و به بهاى ناچیزى مى فروشند و سرانجام خود و جامعه اى را به سقوط مى کشانند.
اما به هوش باشید که رهایى از این گونه لغزش ها و دام هاى شیطانى، بدون توفیق و هدایت الهى ممکن نیست و دام بسیار سختى است، مگر یار شود لطف خدا «آن کس را که خدا هدایت کند و توفیق را رفیق راهش سازد، هدایت یافته واقعى اوست»؛ (مَن یَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِى).
«و کسى را که خداوند براثر اعمالش به حال خود رها سازد یا وسایل پیروزى و موفقیت را دربرابر وسوسه هاى شیطانى از او بگیرد، زیان کار واقعى اوست». (وَمَن یُضْلِلْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ).
بارها گفته ایم که «هدایت» و «اضلال» الهى نه جنبه اجبارى دارد و نه بى دلیل و بى حساب است. منظور از این دو، فراهم ساختن زمینه هاى هدایت، و یا باز گرفتن این گونه زمینه هاست، آن هم به خاطر اعمال نیک و بدى که انسان قبلاً انجام داده و در هر حال تصمیم نهایى با خود انسان است، بنابراین آیه فوق با آیات گذشته که اصل آزادى اراده را تأیید مى کرد کاملاً انطباق دارد و منافاتى میان آن ها نیست.

عالم بى عمل(1)
در آیه سوم سوره صف مى خوانیم: (کَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لا تَفْعَلُونَ)؛ «نزد خدا بسیار خشم آور است که سخنى بگویید که عمل نمى کنید!».
در مجالس انس مى نشینید و داد سخن مى دهید، اما هنگامى که زمان عمل فرامى رسد هرکس به گوشه اى فرار مى کند.