صفحه ٤١٣

در آیات قرآن بارها گروهى به عنوان «اظلم» (ظالم ترین افراد) معرفى شده اند، هرچند تعبیرهاى آن مختلف است، اما درواقع همه به ریشه کفر و شرک و بى ایمانى بازمى گردد، بنابراین، مفهوم «ظالم ترین» که به اصطلاح، صفت عالى است، خدشه دار نمى شود.
تعبیر «ثم» که معمولاً براى بیان فاصله مى باشد در آیه فوق ممکن است اشاره به این باشد که به این گونه افراد مجال کافى براى مطالعه داده مى شود، هرگز مخالفت هاى ابتدایى آن ها سبب انتقام الهى نمى گردد، اما بعد از پایان گرفتن فرصت لازم، مستحق انتقام خداوند خواهند شد.
همچنین باید توجه داشت که تعبیر «انتقام» از نظر لغت عرب به معنى «مجازات کردن» است، هرچند مفهوم «تشفى قلب» (فرونشاندن سوز درون) در مفهوم روزمره این کلمه افتاده است، ولى در معنى اصلى لغوى آن وجود ندارد، لذا این تعبیر درمورد خداوند بزرگ در قرآن مجید بارها به کار رفته، در حالى که او برتر و بالاتر از این مفاهیم است، او فقط از روى حکمت کار مى کند.

زندان یا کانون تربیت(1)
در آیه 39 سوره یوسف آمده است: (یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ)؛ «اى دوستان زندانى من! آیا خدایان متعدد و پراکنده بهترند، یا خداوند یگانه اى که بر همه چیز قاهر است؟!»
گویا یوسف (علیه السلام) مى خواهد به آن ها حالى کند که چرا شما آزادى را در خواب مى بینید، چرا در بیدارى نمى بینید؟ آیا جز این است که این پراکندگى و تفرقه و نفاق شما که از شرک و بت پرستى و ارباب متفرق سرچشمه مى گیرد، سبب شده که طاغوت هاى ستمگر بر شما غلبه کنند؟ چرا زیر پرچم توحید جمع