صفحه ٢٠٤

در هر صورت، پایان کار این مرد مؤمن [و مبلّغ] و مجاهد راستین چنین بود که در انجام رسالت خویش و حمایت از پیامبران الهى کوتاهى نکرد و سرانجام شربت شهادت نوشید و به جوار قرب رحمت خداوند راه یافت.

نکته هاى آموزنده این داستان
از آنچه در آیات بالا پیرامون این داستان خواندیم مسائل بسیارى مى توان آموخت، ازجمله:
1. افراد باایمان، در راه خدا از تنهایى هرگز وحشت نمى کنند، همان گونه که یک فرد مؤمن همچون «حبیب نجار» از انبوه مشرکان شهر وحشت نکرد. على (علیه السلام) مى فرماید: «أیُّها النّاسُ لا تَستَوحِشوا فی طَریقِ الهُدى لِقِلَّةِ أهلِهِ؛ اى مردم! در طریق هدایت از کمى نفرات وحشت نکنید».
2. مؤمن عاشق هدایت مردم است و از گمراهى آن ها رنج مى برد، حتى بعد از شهادتش نیز آرزو مى کند اى کاش دیگران مقامات او را مى دیدند و ایمان مى آوردند.
3. محتواى دعوت انبیا خود بهترین گواه براى هدایت و حقانیت آن هاست (وَهُم مُّهْتَدُونَ).
4. دعوت به سوى الله باید خالى از هرگونه چشم داشت پاداش باشد تا اثر کند.
5. گاهى گمراهى عامل مخفى و پنهانى ندارد، بلکه ضلال مبین و آشکار است و بت پرستى و شرک مصداق روشن «ضلال مبین» محسوب مى شوند.
6. مردان حق بر واقعیات تکیه مى کنند و گمراهان بر موهومات و پندارها.
7. اگر شوم و نکبتى وجود داشته باشد سرچشمه آن خود انسان و اعمال اوست.
8. «اسراف» عامل بسیارى از بدبختى ها و انحرافات است.