صفحه ٢٧٣

جرقه اى از آن صفات کمال وجلال در وجودشان بدرخشد. تکامل و قرب به خدا جز از طریق تخلق به اخلاق او ممکن نیست و این تخلق، فرع بر شناخت است.
با توجه به آنچه در فرازهاى بالا گفتیم به نتیجه گیرى نهایى نزدیک مى شویم و مى گوییم: عبادت وعبودیت خدا یعنى در مسیر خواست او گام برداشتن، و روح و جان را به او سپردن، عشق او را در دل جاى دادن، و خود را به اخلاق او آراستن.
و اگر در آیات فوق، «عبادت» به عنوان هدف نهایى آفرینش معرفى شده، مفهومش همین است که به تعبیر دیگر به عنوان «تکامل انسانى» از آن یاد مى شود.
آرى، انسان کامل همان بنده راستین خداست!

نظرى به روایات اسلامى درباره فلسفه آفرینش انسان
تا این جا از دو راه مسأله هدف خلقت انسان را تعقیب کردیم: یکى از طریق تفسیر آیات قرآن، و دیگرى از طریق فلسفى، و هر دو ما را به یک نقطه رساند.
اکنون نوبت این است که از مسیر سوم، یعنى روایات اسلامى این مسأله سرنوشت ساز را دنبال کنیم. دقت در روایات زیر که بخشى از این روایات است بینش عمیق ترى مى دهد:
در حدیثى از امام موسى بن جعفر (علیه السلام) آمده که از حضرتش سؤال کردند: معنى این سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله) چیست که فرموده است: «اعملوا فکلّ میسر لما خلق له»: «تا مى توانید عمل کنید که همه انسان ها براى هدفى که آفریده شده اند آمادگى دارند. امام (علیه السلام) فرمود: «اِنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ خَلَقَ الجِنَّ وَالاِنسَ لِیَعبُدُوهُ، وَ لَم یَخلُقهُم لِیَعصُوهُ وَذلِکَ قَولُهُ عَزَّ وَجَلَّ: (وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَالإِنسَ إلّا لِیَعبُدُونِ)، فَیَسَّرَ کُلاًّ لِما خُلِقَ لَهُ،