صفحه ٤١٧

دارند، خالى از ایراد نمى تواند باشد، شاید به همین دلیل است که خداوند این «ترک اولى» را بر یوسف (علیه السلام) نبخشید و به خاطر آن، زندان او چند سالى ادامه یافت.
در روایتى از پیامبر (صلی الله علیه و آله) چنین مى خوانیم که فرمود: «من از برادرم یوسف درشگفتم که چگونه به مخلوق، و نه به خالق، پناه برد و از او یارى طلبید؟».(1)
در حدیث دیگرى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم که بعد از این داستان، جبرئیل نزد یوسف (علیه السلام) آمد و گفت: چه کسى تو را زیباترین مردم قرار داد؟ گفت: پروردگار من! گفت: چه کسى مهر تو را تا این حد در دل پدر افکند؟ گفت: پروردگار من. گفت: چه کسى قافله را به سراغ تو فرستاد، تا از چاه نجاتت دهند؟ گفت: پروردگار من! گفت: چه کسى سنگ را (که از فراز چاه افکنده بودند) از تو دور کرد؟ گفت: پروردگار من! گفت: چه کسى تو را از چاه رهایى بخشید؟ گفت: پروردگار من! گفت: چه کسى مکر و حیله زنان مصر را از تو دور ساخت؟ گفت : پروردگار من! در اینجا جبرئیل گفت: پروردگارت مى گوید: چه چیزى سبب شد که حاجتت را به نزد مخلوق بردى، و نزد من نیاوردى؟ به همین علت باید چند سال در زندان بمانى.(2)

نکته ها:
1. زندان، کانون ارشاد یا دانشگاه فساد؟

زندان تاریخچه بسیار دردناک و غم انگیزى در جهان دارد. بدترین جنایتکاران و بهترین انسان ها هر دو به زندان افتاده اند، به همین دلیل زندان همیشه کانونى بوده است براى بهترین درس هاى سازندگى و یا بدترین بدآموزى ها.