صفحه ٨٦

اصولاً از بعضى روایات استفاده مى شود که عالم بى عمل، شایسته نام «عالم» نیست؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مى فرماید: «لا یَکونُ المَرءُ عالِماً حَتّى یَکونُ بِعِلمِهِ عامِلاً».(1)
و از این بالاتر این که: او تمام مسئولیت عالم را بر دوش مى کشد، بى آنکه از مزایاى علم بهره مند باشد، لذا در حدیثى از امیرمؤمنان على (علیه السلام) مى خوانیم که ضمن خطبه اى فرمود: «أیُّها النّاسُ، إذا عَلِمتُم فاعمَلُوا بِما عَلِمتُم لَعَلَّکُم تَهتَدونَ، إنَّ العالِمَ العامِلَ بِغَیرِهِ کالجاهِلِ الحائِرِ الَّذی لا یَستَفیقُ عَن جَهلِهِ بَل قَد رَأیتُ أنَّ الحُجَّةَ عَلَیهِ أعظَمُ وَالحَسرَةَ أدوَمُ؛ اى مردم! هنگامى که چیزى را دانستید عمل کنید تا هدایت یابید، زیرا عالمى که برخلاف علمش عمل مى کند، مانند جاهل سرگردانى است که هرگز از جهلش هشیار نمى شود، بلکه من براى چنین عالمى حجت را بزرگ تر، و حسرت را پایدارتر مى بینم».(2)
و بدون شک، وجود چنین علما و دانشمندانى، بزرگ ترین بلا براى یک جامعه محسوب مى شود و سرنوشت مردمى که عالمشان چنین باشد، سرنوشت خطرناکى است، چنان که گفته شده است: شبان، گوسفندان را از چنگال گرگ نجات مى دهد، اما واى به حال گوسفندانى که شبانشان گرگان باشند.

گویاترین مثال براى عالم بى عمل: چارپایى بر او کتابى چند(3)
در بعضى از روایات آمده است که یهود مى گفتند: اگر محمّد به رسالت مبعوث شده رسالتش شامل حال ما نیست، لذا نخستین آیه مورد بحث به آن ها گوشزد مى کند که اگر کتاب آسمانى خود را به دقت خوانده و عمل مى کردید این