صفحه ١٣٦

ب) جدال حق و باطل
گفتیم که از موارد استعمال این لفظ، به ویژه در قرآن مجید به خوبى استفاده مى شود که «جدال» مفهوم وسیعى دارد و هر نوع بحث و گفتگوى طرفین را شامل مى شود، چه به حق باشد چه به باطل. در آیه 125 سوره نحل مى خوانیم که خداوند به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) دستور مى دهد: (وَجَادِلْهُم بِالَّتِى هِیَ أَحْسَنُ)؛ «با آن ها به روشى که نیکوتر است استدلال و مناظره کن» و درمورد ابراهیم (علیه السلام) در آیه 74 هود مى خوانیم: (فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ اِبْرَاهِیمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَى یُجَادِلُنَا فِى قَوْمِ لُوطٍ)؛ «پس هنگامى که ترس ابراهیم فرو نشست و بشارت به او رسید، درباره قوم لوط با ما مجادله مى کرد...».
این ها از نوع مجادله به حق است.
ولى در غالب موارد در قرآن کریم این واژه درباره مجادله به باطل استعمال شده، چنان که در همین سوره مؤمن پنج بار در همین معنا به کار رفته است.
به هر حال، بحث و گفتگو و استدلال و مناقشه در گفتار دیگران اگر به منظور روشن شدن حق، نشان دادن راه، و ارشاد جاهل باشد عملى است پسندیده و شایسته تقدیر، بلکه در بسیارى از موارد واجب است. قرآن هرگز با بحث و گفتگوى روشنگرانه و استدلال براى تبیین حق مخالفت نکرده، بلکه در آیات زیادى آن را عملاً تثبیت نموده است.
در بسیارى از موارد، از مخالفین، برهان و دلیل مطالبه مى کند، مى گوید: (هَاتُواْ بُرْهَانَکُمْ)؛ «استدلال خود را بیاورید»(1) و در بسیارى از موارد درمقابل تقاضاى برهان، به اقامه دلایل مختلف مى پردازد، چنان که در آخر سوره یس خواندیم که دربرابر آن مرد عرب که استخوان پوسیده اى را به دست گرفته بود و از پیامبر (صلی الله علیه و آله)