صفحه ٤٣٨

به ویژه با توجه به رائن کلامیه، کلمه «زنا» افتاده است، همچنین تصریح نکردن به آن، آن هم در جایى که سخن از زنان پاک دامن در میان است نوعى احترام و ادب و عفت در سخن محسوب مى شود.

2. چرا چهار شاهد؟
مى دانیم که معمولاً براى اثبات حقوق و جرم ها در اسلام، دو شاهد عادل کافى است، حتى در مسأله قتل نفس، ولى در مسأله اتهام به زنا چهار شاهد الزامى است. ممکن است سنگینى وزنه شاهد در اینجا به این علت باشد که زبان بسیارى از مردم در زمینه این اتهامات باز است و همواره آبرو و حیثیت افراد را با سوءظن و بدون سوءظن جریحه دار مى کنند. اسلام در این زمینه سخت گیرى کرده تا حافظ آبروى مردم باشد، ولى در مسائل دیگر، حتى قتل نفس، زبان ها تا این حد آلوده نیست.
از این گذشته، قتل نفس درواقع یک طرف دارد، یعنى مجرم یکى است، در حالى که در مسأله زنا براى دو نفر جرم اثبات مى شود و اگر براى هر کدام دو شاهد بطلبیم، مى شود چهار شاهد.
این سخن مضمون حدیثى است که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده، آنجا که ابوحنیفه، فقیه معروف اهل تسنن مى گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: آیا زنا شدیدتر است یا قتل؟ فرمود: «قتل نفس». گفتم: اگر چنین است پس چرا در قتل نفس دو شاهد کافى است، اما در زنا چهار شاهد لازم است؟
فرمود: شما درباره این مسأله چه مى گویید؟ ابوحنیفه پاسخ روشنى نداشت بدهد. امام (علیه السلام) فرمود: «دلیل آن این است که در زنا دو حدّ است، حدّى بر مرد جارى مى شود و حدى بر زن، لذا چهار شاهد لازم است، اما در قتل نفس تنها