صفحه ٢٩٦

سَوِیّاً عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ)؛ «آیا کسى که به رو افتاده راه مى رود به هدایت نزدیک تر است یا کسى که راست قامت در صراط مستقیم گام برمى دارد؟».
در اینجا افراد بى ایمان و ظالمان لجوج مغرور، به کسى تشبیه شده اند که از جاده اى ناهموار و پرپیچ و خم مى گذرد، در حالى که به رو افتاده و با دست و پا، یا به روى سینه حرکت مى کند، نه راه را به درستى مى بیند، و نه قادر به کنترل خویشتن است، نه از موانع باخبر است و نه سرعتى دارد، کمى پیش مى رود و سپس درمانده مى شود.
ولى مؤمنان را به شخص راست قامتى تشبیه مى کند که از جاده اى هموار و صاف، مستقیم و با سرعت و قدرت و آگاهى تمام، به راحتى پیش مى رود.
چه تشبیه جالب و دقیقى که آثار آن در زندگى این دو گروه کاملاً نمایان است و با چشم خود مى بینیم!
بعضى مظهر این دو گروه را پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ابوجهل شمرده اند، البته این ها مصداق هاى روشنى براى آیه فوق است، ولى عمومیّت مفهوم آیه را محدود نمى کند. درباره تفسیر (مُکِبّاً عَلَى وَجْهِهِ)، احتمالات متعددى گفته شده است:
آنچه با مفهوم لغوى آن سازگارتر است همان است که در بالا گفتیم، و آن کسى است که به رو افتاده و با دست و پا و سینه به پیش مى رود.
ولى بعضى دیگر گفته اند: منظور این است که ایستاده راه مى رود، اما سر به زیر افکنده و مسیر خود را به هیچ وجه مشاهده نمى کند.
در حالى که بعضى دیگر معتقدند: منظور کسى است که تعادل خود را حفظ نمى کند، چند گام پیش مى رود، بر زمین مى خورد و برمى خیزد، و این وضع پى درپى تکرار مى شود.
از بعضى از کلمات راغب نیز در مفردات چنین برمى آید که منظور کسى است که تمام توجهش به وضع خویش است و از غیر خود غافل است. ولى معنى اول