صفحه ٤٣

این دگرگونى عجیب که در روحیه ساحران پیدا شد و آن ها در یک لحظه کوتاه از ظلمت مطلق به روشنایى خیره کننده اى گام نهادند و به تمام منافعى که از فرعون انتظار داشتند پشت پا زدند، و از این هم عجیب تر، جان خود را نیز به خطر افکندند، همه به خاطر این بود که آن ها علم و دانشى داشتند و در پرتو آن توانستند حق را از باطل بشناسند و دست به دامن حق زنند.
آیه 19 سوره رعد، مردم را به فراگیرى علم دعوت مى کند:(1)
(أَفَمَن یَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ اِلَیْکَ مِن رَبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمَى اِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ)؛ «پس، آیا کسى که مى داند آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده حق است، همانند کسى است که نابیناست؟! تنها خردمندان متذکّر مى شوند».
چه تعبیر جالبى؟ نمى گوید: آیا کسى که مى داند این قرآن بر حق است مانند کسى است که نمى داند؟! بلکه مى گوید: آیا کسى که این را مى داند همانند اعمى است؟ این تعبیر اشاره لطیفى است به اینکه ندانستن این واقعیت به هیچ وجه امکان پذیر نیست، مگر اینکه چشم دل انسان به کلى از کار افتاده باشد، وگرنه چگونه ممکن است دارنده چشم بینا و سالم، چهره آفتاب را نبیند؟ که عظمت این قرآن درست همانند نور آفتاب است. و لذا در پایان آیه اضافه مى کند: «تنها کسانى متذکر مى شوند که اولوا الالباب و صاحبان مغز و اندیشه اند»؛ (اِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الأَلْبَابِ).
«الباب» جمع «لب» به معنى «مغز» هر چیز است، بنابراین نقطه مقابل «اولوا الالباب» افراد بى مغز و پوک و میان تهى و بى محتوا هستند.
این آیه به گفته بعضى از مفسران بزرگ، با تأکید هرچه بیشتر، مردم را به فراگیرى علم و مبارزه با جهل دعوت مى کند، چراکه افراد فاقد علم را نابینا و أعمى شمرده است.