صفحه ٢٨٦

مقام والاى انسان را مى ستایند. این آیات با آیه مورد بحث چگونه سازگار است؟
پاسخ همه این سؤالات با توجه به یک نکته روشن مى شود و آن این است که خداوند نیروها و غرایز و صفاتى در انسان آفریده که بالقوّه وسیله تکامل و ترقى و سعات او محسوب مى شوند، بنابراین صفات و غرایز مزبور ذاتاً بد نیست، بلکه وسیله کمال است، اما هنگامى که همین صفات در مسیر انحرافى قرار گیرد و از آن سوءِاستفاده شود، مایه نکبت و بدبختى و شر و فساد خواهد بود.
براى نمونه همین «حرص» نیرویى است که به انسان اجازه نمى دهد به زودى از تلاش و کوشش بازایستد و با رسیدن به نعمتى سیر شود، این یک عطش سوزان است که بر وجود انسان مسلط مى باشد؛ اگر این صفت در مسیر تحصیل علم و دانش به کار افتد و انسان، حریص در علم و یا به تعبیر دیگر: تشنه و عاشق بى قرار علم باشد، به یقین مایه کمال اوست، امّا اگر این ویژگى حرص در مسیر مادیات به کار افتد مایه شر و بدبختى و بخل مى شود.
به تعبیر دیگر: این صفت شاخه اى از حب ذات است و مى دانیم که حب ذات چیزى است که انسان را به سوى کمال مى فرستد، اما اگر در مسیر انحرافى واقع شود به سوى انحصارطلبى، بخل، حسد و مانند آن پیش مى رود.
درمورد مواهب دیگر نیز مطلب همین گونه است، خداوند قدرت عظیمى در دل اتم آفریده که به یقین مفید و سودمند است، ولى اگر از این قدرت درونى اتم سوءاستفاده شود و از آن بمب هاى ویرانگر بسازند، مایه شر و فساد خواهد بود.
با توجه به توضیحات بالا، نبود منافات میان تمام آیاتى که در قرآن مجید درباره انسان وارد شده است مشخص مى شود.(1)