صفحه ٦٧

آن اشاره شده است، ازجمله: «راندن یتیمان با خشونت» و «تشویق نکردن دیگران به اطعام افراد مسکین»، یعنى نه خود انفاق مى کند و نه دیگران را به این کار دعوت مى نماید. بعضى نیز احتمال داده اند که منظور از «دین» در اینجا قرآن یا تمام آیین اسلام است، ولى معنى اول مناسب تر به نظر مى رسد، و نظیر آن در سوره انفطار، آیه 9: (کَلاَّ بَلْ تُکَذِّبُونَ بِالدِّینِ)، و سوره تین، آیه 7: (فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ) نیز آمده است که به قرینه آیات دیگر آن سوره ها منظور از «دین» روز جزاست. «یدع» از ماده «دعّ» (بر وزن حدّ) به معنى دفع شدید و راندن توأم با خشونت وزور است.
و «یحض» از ماده «حض» به معنى تحریص و ترغیب دیگران به چیزى است. «راغب» در مفردات مى گوید: «حص» تشویق به حرکت و سیر است، ولى «حض» چنین نیست.(1) از آنجا که «یحض» و«یدع» به صورت فعل «مضارع» آمده، نشان مى دهد که این، کارِ مستمر آن ها درمورد یتیمان و مستمندان است.
باز در اینجا این نکته جلب توجه مى کند که درمورد یتیمان مسأله عواطف انسانى بیشتر مطرح است تا اطعام و سیر کردن، چراکه بیشترین رنج یتیم، از دست دادن کانون عاطفه و غذاى روح است، و تغذیه جسمى در مرحله بعد قرار دارد. و باز در این آیات به مسأله اطعام «مستمندان» که از مهم ترین کارهاى خیر است برمى خوریم، تا آنجا که مى فرماید:
اگر کسى خود قادر به اطعام مستمندى نیست، باید دیگران را به آن تشویق کند. تعبیر «فذلک» (با توجه به اینکه «فا» در اینجا معنى سببیت را مى بخشد) اشاره به این نکته است که فقدان ایمان به معاد سبب این خلافکارى ها مى شود، و به راستى چنین است، کسى که آن روز بزرگ و آن دادگاه عدل، و آن حساب و کتاب و پاداش و کیفر را در اعماق جان باور کرده باشد، آثار مثبتش در تمام