صفحه ٣٩٣

2. مراقب تخلف یک فرد باشد و براى اینکه روى دیگران اثر نگذارد، محکم کارى کند و پیشگیرى لازم را به عمل آورد.
3. هرگز نباید کسى را در غیابش محاکمه کرد، باید اجازه داد در صورت امکان از خود دفاع کند.
4. باید جریمه به مقدار جرم باشد و براى هر جرمى مجازات متناسبى در نظر گرفته شود و سلسله مراتب رعایت گردد.
5. باید هر کس، هرچند بزرگ ترین قدرت هاى اجتماعى، تسلیم دلیل و منطق باشند هرچند دلیل از دهان فرد کوچکى بیرون آید.
6. در محیط جامعه باید آن قدر صراحت و آزادى حکم فرما شود که حتى یک فرد عادى بتواند در هنگام لزوم به رئیس حکومت بگوید: «من از چیزى آگاهم که تو نمى دانى!».
7. ممکن است کوچک ترین افراد از مسائلى آگاه شوند که بزرگ ترین دانشمندان و قدرتمندان از آن بى خبر باشند، تا انسان هرگز به علم و دانش خود مغرور شود.
8. در سازمان اجتماعى بشر، نیازهاى متقابل آن قدر زیاد است که گاه سلیمان ها محتاج یک پرنده مى شوند.
9. گرچه در جنس زنان شایستگى ها بسیار است و حتى خود این داستان نشان مى دهد که ملکه سبا از فهم و درایت فوق العاده اى برخوردار بود، ولى با این همه رهبرى حکومت چندان با وضع روح و جسم آن ها سازگار نیست که هدهد نیز از این مسأله تعجب کرد وگفت: «من زنى را بر آن ها حکمران دیدم!».
10. بیشتر مردم بر همان آیینى هستند که زمامدارانشان هستند، لذا در این داستان مى خوانیم که هدهد مى گوید: من آن زن و قوم و ملت او را دیدم که براى خورشید سجده مى کنند (نخست سخن از سجده ملکه مى گوید سپس از ملتش).