صفحه ٢٨٣

وَمَن یَشْفَعْ شَفَاعَةً سَیِّئَةً یَکُن لَّهُ کِفْلٌ مِّنْهَا وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ مُّقِیتًا). قرآن مى گوید: هر کسى در درجه اول مسئول کار خویش است، نه مسئول کار دیگران، اما براى اینکه از این مطلب سوء استفاده نشود در این آیه مى گوید: «درست است که هر کسى مسئول کارهاى خود مى باشد ولى هر انسانى که دیگرى را به کار نیک وادارد سهمى از آن خواهد داشت، و هر کسى(نیز) دیگرى را به کار بدى دعوت کند بهره اى از آن خواهد داشت».
بنابراین مسئولیت هر کس دربرابر اعمال خویش به این معنى نیست که از دعوت دیگران به سوى حق و مبارزه با فساد چشم بپوشد و روح اجتماعى اسلام را تبدیل به فردگرایى و بیگانگى از اجتماع کند و در لاک خود فرو رود.
کلمه «شفاعت» در اصل از ماده «شفع» (بر وزن نفع) به معنى جفت است، بنابراین ضمیمه شدن هر چیزى به چیز دیگر «شفاعت» نامیده مى شود، منتها گاهى این ضمیمه شدن در مسئله راهنمایى و ارشاد و هدایت است (مانند آیه فوق) که در این حال معنى امر به معروف و نهى از منکر را مى دهد (و شفاعت سیّئه به معنى امر به منکر و نهى از معروف است)، ولى اگر درمورد نجات گنهکاران از عواقب اعمالشان باشد به معنى کمک به افراد گنهکارى است که شایستگى و لیاقت شفاعت را دارند.
به عبارت دیگر: شفاعت گاهى قبل از انجام عمل است که به معنى راهنمایى است و گاهى بعد از انجام عمل است که به معنى نجات از عواقب عمل مى باشد و هر دو مصداق ضمیمه شدن چیزى به چیز دیگر است.
همچنین باید توجه داشت که آیه اگرچه مفهومى کلى را دربردارد و هرگونه دعوت به کار نیک و بد را شامل مى شود، اما چون در زمینه آیات جهاد وارد شده، «شفاعت حسنه» اشاره به تشویق پیامبر (صلی الله علیه و آله) به جهاد و «شفاعت سیئه» اشاره به تشویق منافقان به جهاد نکردن است که هر کدام سهمى از نتیجه این کار خواهند