صفحه ٢٦٨

آسمانى همیشه تحت الشعاع پیوندهاى معنوى است. در این مکتب ها، نورچشمى و امتیاز خویشاوندى دربرابر پیوند مکتبى و معنوى مفهومى ندارد.
آنجا که رابطه مکتبى وجود دارد، سلمان فارسى دورافتاده که نه از خاندان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بود، و نه از قریش و نه حتى از اهل مکه، بلکه اصلاً از نژاد عرب نبود، طبق حدیث معروف «سَلمانٌ مِنّا أهْلَ الْبَیْتِ؛ سلمان از خانواده ماست» جزء خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) محسوب مى شود، ولى فرزند واقعى و بلافصل پیامبرى همچون نوح (علیه السلام) براثر گسستن پیوند مکتبى اش با پدر، آن چنان طرد مى شود که با (اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ) روبه رو مى گردد. ممکن است چنین مسأله مهمى براى کسانى که مادى مى اندیشند گران آید، اما این واقعیتى است که در تمام ادیان آسمانى به چشم مى خورد.
به همین دلیل در احادیث اهل بیت (علیهم السلام) درباره شیعیانى که تنها نام تشیع بر خود مى گذارند، ولى اثر چشمگیرى از تعلیمات و برنامه هاى عملى اهل بیت (علیهم السلام) در زندگانى آن ها دیده نمى شود، جمله هاى صریح وتکان دهنده اى مى خوانیم که بیانگر همان روشى است که قرآن در آیات فوق، پیش گرفته است.
از امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) نقل شده که روزى از دوستان خود پرسید: مردم این آیه را چگونه تفسیر مى کنند: (اِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ)؟ یکى از حاضران عرض کرد: بعضى معتقدند که معنى آن این است که فرزند نوح (علیه السلام) (کنعان) فرزند حقیقى او نبود. امام (علیه السلام) فرمود: «کَلّا لَقَد کانَ ابْنَهُ وَلکِن لَمّا عَصَى اللّهَ نَفاهُ عَن أبیهِ کَذا مَن کانَ مِنّا لَم یُطِعِ اللّهَ فَلَیسَ مِنّا؛ نه، چنین نیست، او به راستى فرزند نوح بود، اما هنگامى که گناه کرد و از جاده اطاعت فرمان خدا قدم بیرون گذاشت، خداوند فرزندى او را نفى کرد، همچنین کسانى که از ما باشند، ولى خدا را اطاعت نکنند، از ما نیستند».(1)