صفحه ٢٥٦

و امامان، که با مفاهیم دینى از همه آشناتر بودند نباید این همه براى روزى تلاش مى کردند. بنابراین ما نیز مى گوییم که روزى هر کس مقدر و ثابت است، ولى در عین حال مشروط به تلاش و کوشش مى باشد، و هرگاه این شرط حاصل نشود مشروط نیز از میان خواهد رفت. این درست به آن مى ماند که مى گوییم «هر کس اجلى دارد و مقدار معینى از عمر». به یقین مفهوم این سخن این نیست که اگر انسان حتى دست به انتحار و خودکشى و یا تغذیه از مواد زیان بخش بزند تا اجل معینى زنده مى ماند، مفهومش این است که این بدن استعداد بقا تا یک مدت قابل ملاحظه اى دارد اما مشروط به اینکه اصول بهداشت را رعایت کند و از موارد خطر بپرهیزد و آنچه را که سبب مرگ زودرس مى شود از خود دور کند.
نکته مهم این است که آیات و روایات مربوط به معین بودن روزى در واقع ترمزى است براى افکار مردم حریص و دنیاپرست که براى تأمین زندگى به هر درى مى زنند و هر ظلم و جنایتى را مرتکب مى شوند، به گمان اینکه اگر چنین نکنند زندگى شان تأمین نمى شود. آیات قرآن و احادیث اسلامى به این گونه افراد هشدار مى دهد که بیهوده دست و پا نزنند و از راه نامعقول و نامشروع براى تهیه روزى تلاش ننمایند، همین اندازه که آن ها در طریق مشروع گام بگذارند و تلاش و کوشش کنند، مطمئن باشند خداوند از این راه همه نیازمندى هاى آن ها را تأمین مى کند. خدایى که آن ها را در ظلمتکده رحم فراموش نکرد، خدایى که هنگام طفولیت آن ها که توانایى تغذیه از مواد غذایى این جهان را نداشتند روزى شان را قبل از تولد به پستان مادر مهربان حواله کرد. خدایى که هنگام پایان دوران شیرخوارگى در آن حال که ناتوان بودند، روزى شان را به دست پدر پرمهرى داد که صبح تا شام تلاش کند و خوشحال باشد که براى تهیه غذاى فرزندانش زحمت مى کشد.
آرى، این خدا چگونه ممکن است هنگامى که انسان بزرگ مى شود و توانایى