صفحه ٢٠٨

همچنین از همین آیه آخر به خوبى استفاده مى شود که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این قیام شبانه، تنها نبود، بلکه گروهى از مؤمنان نیز در این برنامه خودسازى و تربیتى و آمادگى، همگام و همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودند و او را به عنوان اسوه و الگویى در این راه پذیرفته بودند.
اکنون سخن در این است که آیا این قیام و شب زنده دارى در اوایل دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، بر همگان واجب بوده است یا نه؟
بعضى از مفسران معتقدند که این امر واجب بوده، اما مدتى بعد آیه آخر سوره این حکم را نسخ کرده، و فاصله آن حدود یک سال بوده است.
حتى بعضى معتقدند که این حکم قبل از تشریع نمازهاى پنج گانه بوده، و پس از تشریع آن ها، این حکم نسخ شد.
ولى همان طور که مرحوم «طبرسى» نیز در مجمع البیان آورده، در ظاهر آیات این سوره چیزى که دلیل بر «نسخ» باشد به چشم نمى خورد، و بهتر این است که گفته شود: این قیام و عبادت، مستحب و سنّت مؤکد بوده و هرگز جنبه وجوب نداشته است، جز درمورد شخص پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که طبق بعضى از آیات دیگر قرآن، نماز شب بر او واجب بود، و بر مسلمین مستحب. از این گذشته، آنچه در آیات فوق آمده منحصر به «نماز شب» نیست، چراکه نماز شب نیمى از شب، یا دوثلث از شب و یا حتى یک ثلث از شب را اشغال نمى کند؛ آنچه در آیه مطرح است قیام براى ترتیل قرآن است.
بنابراین در اوایل، این حکم به صورت مستحب مؤکد بوده، و بعد تخفیف داده شده است، و با توجه به اینکه در آغاز هر کارى، به ویژه در اوایل یک انقلاب بزرگ همیشه توان و نیروى بیشترى لازم است، جاى تعجب نیست که چنین دستور فوق العاده اى به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان داده شده باشد که قسمت زیادى از شب را بیدار بمانند و با محتواى این برنامه جدید و تعلیمات انقلابى آن آشنا شوند و علاوه بر آگاهى، خود را از نظر روحى براى پیاده کردن آن بسازند.