صفحه ١٧٥

در کتاب امالى صدوق از امام صادق (علیه السلام) حدیثى پرمعنى نقل شده که خلاصه آن چنین است: «هنگامى که آیه فوق نازل شد و گناهکاران توبه کار را به آمرزش الهى نوید داد، ابلیس سخت ناراحت شد و تمام یاران خود را با صداى بلند به تشکیل انجمنى دعوت کرد. آن ها علت این دعوت را پرسیدند و او از نزول این آیه اظهار نگرانى کرد. یکى از یاران او گفت: من با دعوت انسان ها به این گناه و آن گناه تأثیر این آیه را خنثى مى کنم. ابلیس پیشنهاد او را نپذیرفت. دیگرى نیز پیشنهادى شبیه آن کرد که آن هم پذیرفته نشد. در این میان، شیطانى کهنه کار به نام «وسواس خناس» گفت: من مشکل را حل مى کنم. ابلیس پرسید: از چه راهى؟ گفت: فرزندان آدم را با وعده ها و آرزوها به گناه آلوده مى کنم و هنگامى که مرتکب گناهى شدند یاد خدا و بازگشت به سوى او را از خاطر آن ها مى برم. ابلیس گفت: راه حل همین است، و این مأموریت را تا پایان دنیا بر عهده او گذاشت».
روشن است که فراموشکارى نتیجه سهل انگارى و وسوسه هاى شیطانى است، و فقط کسانى گرفتار آن مى شوند که خود را دربرابر او تسلیم کنند، و به اصطلاح، با وسواس خناس همکارى نزدیک نمایند! ولى مردان بیدار و باایمان کاملاً مراقب اند که هرگاه خطایى از آن ها سرزد در نخستین فرصت، آثار آن را با آب توبه و استغفار از دل و جان خود بشویند و دریچه هاى قلب خود را به روى شیطان و لشکر او ببندند که آن ها از درهاى بسته قلب وارد نمى شوند.
(أُوْلَئِکَ جَزَآؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا)؛ در این آیه پاداش پرهیزکارانى که صفات آن ها در دو آیه گذشته آمده توضیح داده شده که عبارت است از: «آمرزش پروردگار و بهشتى که نهرها از زیر درختان آن جارى است (و لحظه اى آب از آن ها قطع نمى شود) بهشتى که جاودان در آن خواهند بود».