صفحه ١٥٨

و تسلط بر شهوات است، در حالى که بى تقوایى، تسلیم شدن دربرابر شهوات سرکش و از بین رفتن هرگونه کنترل بر آن هاست.
و در جاى دیگر مى فرماید: «اعلَمُوا عِبادَ اللّهِ أنَّ التَّقوى دارُ حِصنٍ عَزیزٍ وَالفُجُورَ دارُ حِصنٍ ذَلیلٍ لا یَمنَعُ أهلَهُ وَلا یُحرِزُ مَن لَجَأ إلَیهِ ألا وَبِالتَّقوى تُقطَعُ حُمَةُ الخَطایا؛ بدانید اى بندگان خدا! که تقوا قلعه اى محکم و شکست ناپذیر است، اما فجور و گناه حصارى است سست و بى دفاع که اهلش را از آفات نجات نمى دهد و کسى که به آن پناهنده شود در امان نیست. بدانید که انسان تنها به وسیله تقوا از گزند گناه مصون مى ماند».(1)
و باز در جاى دیگر مى فرماید: «فاعتَصِمُوا بِتَقوَى اللّهِ فَإنَّ لَها حَبلاً وَثیقاً عُروَتُهُ وَمَعقِلاً مَنیعاً ذِروَتُهُ؛ به تقواى الهى چنگ بزنید که رشته اى محکم و دستگیره اى استوار و پناهگاهى مطمئن است».(2)
از لابه لاى مجموع این تعبیرات، حقیقت و روح تقوا به خوبى روشن مى شود. یادآورى این نکته نیز لازم است که تقوا میوه درخت ایمان است، به همین دلیل براى به دست آوردن این سرمایه عظیم باید پایه ایمان را محکم ساخت.
البته ممارست بر اطاعت، پرهیز از گناه، و توجه به برنامه هاى اخلاقى، ملکه تقوا را در نفس راسخ مى سازد و نتیجه آن پیدایش نور یقین و ایمان شهودى در جان انسان است و هر قدر نور «تقوا» افزون شود نور «یقین» نیز افزون خواهد شد، و لذا در روایات اسلامى مى بینیم که «تقوا» یک درجه بالاتر از «ایمان» و یک درجه پایین تر از «یقین» شمرده شده است!
امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) مى فرماید: «اَلاِیمانُ فَوقَ الاِسلامِ بِدَرَجَةٍ، وَالتَّقوى فَوقَ الاِیمانِ بِدَرَجَةٍ، وَالیَقینُ فَوقَ التَّقوى بِدَرَجَةٍ، وَما قُسِّمَ فِى النّاسِ شَىءٌ اَقَلَّ