صفحه ٩٨

در اینجا این سؤال پیش مى آید که در روایتى که در عیون الاخبار از امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) نقل شده است مى خوانیم که آن حضرت به کسانى که آیه فوق را به دانشمندان یهود و نصارى تفسیر کرده بودند خرده مى گیرد و مى گوید:
«سبحان الله! مگر چنین چیزى ممکن است؟ اگر ما به علماى یهود و نصارى مراجعه کنیم به یقین ما را به مذهب خود دعوت مى کنند، سپس فرمود: اهل ذکر ما هستیم».(1)
ولى پاسخ این سؤال روشن است، امام (علیه السلام) این سخن را به کسانى مى گوید که آیه را فقط به معنى مراجعه به علماى اهل کتاب در هر عصر و زمان تفسیر کرده بودند، در حالى که به یقین چنین نیست؛ در عصر و زمانى همچون عصر و زمان امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) هرگز مردم موظف نبودند که براى درک حقایق به علماى یهود و نصارى مراجعه کنند. در این گونه اعصار، مرجع، علماى اسلام بودند که در رأس آن ها ائمه اهل بیت (علیهم السلام) قرار داشتند.
به عبارت دیگر: اگر مشرکان عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله) براى آگاهى از این مسأله که پیامبران خدا همیشه از جنس بشر بودند وظیفه داشتند به آگاهان از اهل کتاب مراجعه کنند، مفهومش این نیست که تمام مردم در هر زمانى باید به آن ها مراجعه نمایند، بلکه هر مسأله اى را در هر زمانى باید از آگاهان نسبت به آن مسأله پرسید، و این مطلب روشنى است.
به هر حال آیه فوق بیانگر یک اصل اساسى اسلامى در تمام زمینه هاى زندگى مادى و معنوى است و آن این که به همه مسلمانان تأکید مى کند که آنچه را نمى دانند از اهل اطلاعش بپرسند و در مسائلى که از آن ها آگاهى ندارند دخالت نکنند.