صفحه ٩٧

در بعضى دیگر مى خوانیم که «ذکر» شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله) است و اهل بیت او (علیهم السلام) اهل الذکر هستند.(1)
روایات متعدد دیگرى نیز به همین مضمون نقل شده است.
در بسیارى از تفاسیر و کتب اهل سنت نیز روایاتى به همین مضمون مى خوانیم، از جمله در تفسیرهاى دوازده گانه معروف اهل سنت از ابن عباس در ذیل آیه فوق چنین نقل شده که گفت: «هُوَ مُحَمَّدٌ وَ عَلِىٌّ وَ فاطِمَةُ وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ: هُم أهلُ الذِّکرِ وَالعِلمِ وَالعَقلِ وَالبَیانِ؛ اینان محمّد و على و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) هستند، آن ها اهل ذکرند و اهل علم و عقل و بیان».(2)
این نخستین بار نیست که ما در روایاتى که در تفسیر آیات قرآن وارد شده است بیان مصداق هاى معینى را مى بینیم که مفهوم وسیع آیه را هرگز محدود نمى کند و همان گونه که گفتیم، ذکر به معنى هرگونه آگاهى و یادآورى و اطلاع است و اهل الذکر، آگاهان و مطلعین را در همه زمینه ها دربر مى گیرد، ولى از آنجا که قرآن مجید نمونه بارز یادآورى و علم و آگاهى است به آن «ذکر» اطلاق شده و همچنین شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز مصداق روشن ذکر است و به همین صورت، امامان معصوم (علیهم السلام) که اهل بیت او و وارث علم او هستند، روشن ترین مصداق اهل الذکرند.
ولى قبول همه این مصداق ها هیچ گونه منافاتى با عمومیت مفهوم آیه و همچنین مورد نزول آن، که دانشمندان اهل کتاب است، ندارد وبه همین دلیل علماى اصول و فقهاى ما در مباحث مربوط به اجتهاد و تقلید و پیروى ناآگاهان در مسائل دینى از آگاهان و مجتهدان، به این آیه استدلال کرده اند.