صفحه ٤٢٩

مستى نعمت، آن را فراموش مى کند، اما هنگام گرفتارى در چنگال مشکلات، دوباره یادآورى مى شود. ماده «تذکر» که به مفهوم یادآورى است، مناسب همین معنى است.
قابل توجه اینکه در ذیل آیه 94، جمله «لعلهم یضرعون» (شاید در پیشگاه خدا خضوع کنند و تسلیم شوند) آمده، که درواقع یکى مقدمه دیگرى مى باشد، زیرا نخست، انسان «متذکر» مى شود و بعد در مقام «خضوع و تسلیم» و یا تقاضا از پروردگار برمى آید.
اما به جاى اینکه «آل فرعون» از این درس هاى الهى پند بگیرند و از خواب خرگوشى بیدار شوند، از این موقعیت سوءاستفاده کرده و جریان حوادث را به میل خود تفسیر مى کردند: «هنگامى که اوضاع بر وفق مراد آن ها بود و در آرامش و راحتى بودند مى گفتند: این وضع به دلیل نیکى و پاکى و لیاقت ماست (درحقیقت ما شایسته چنین موقعیتى بوده ایم)»؛ (فَاِذَا جَاءتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَذِهِ).
«اما هنگامى که گرفتار ناراحتى و مشکلى مى شدند، به سرعت آن را به موسى (علیه السلام) و کسانى که با او بودند نسبت مى دادند و مى گفتند: این از شرّ قدم این هاست»؛ (اِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُواْ بِمُوسَى وَمَن مَّعَهُ).
«یطیروا» از ماده «تطیر» به معنى «فال بد زدن» است و ریشه اصلى آن کلمه «طیر» به معنى «پرنده» مى باشد و از آنجا که عرب، فال بد را بیشتر به وسیله پرندگان مى زد، گاهى صدا کردن کلاغ را به فال بد مى گرفت و گاهى پریدن پرنده اى را از دست چپ نشانه تیره روزى مى پنداشت، کلمه «تطیر» به معنى فال بد زدن به طور مطلق آمده است.
ولى قرآن در پاسخ آن ها مى گوید: «بدانید که سرچشمه شومى ها و ناراحتى هایى که دامن آن ها را مى گرفت، از ناحیه پروردگار بوده و خدا مى خواسته که آن ها را گرفتار نتیجه شوم اعمالشان کند، ولى اکثر آن ها نمى دانند»؛