صفحه ٤٠٩

«عفوا» از ماده «عفو» است که گاهى به معنى کثرت و زیادى آمده و گاهى به معنى ترک کردن و اعراض نمودن و گاهى نیز به معنى محو کردن آثار چیزى، ولى بعید نیست که ریشه همه آن ها همان ترک کردن باشد، منتها گاهى چیزى را به حال خود رها مى کنند تا ریشه بدواند و توالد و تناسل کند و افزایش یابد، و گاهى رها مى کنند تا به تدریج محو و نابود شود، از این جهت به معنى افزایش و یا نابودى نیز آمده است.
درباره آیه مورد بحث نیز مفسران سه احتمال داده اند:
نخست اینکه ما به آن ها امکانات دادیم تا «افزایش» یابند و آنچه را از نفرات و ثروت ها که در دوران سختى از دست داده بودند بیابند.
دوم اینکه ما آن چنان به آن ها نعمت دادیم که مغرور شدند و خدا را فراموش کردند و شکر او را «ترک» گفتند.
و سوم اینکه ما به آن ها نعمت دادیم تا به وسیله آن آثار دوران نکبت را «محو» کردند و از بین بردند.
البته این تفاسیر گرچه مفهومش باهم متفاوت است، ولى از نظر نتیجه چندان با هم تفاوت ندارد.
سپس اضافه مى کند که هنگام برطرف شدن مشکلات، به جاى اینکه به این حقیقت توجه کنند که «نعمت» و «نقمت» به دست خداست و رو به سوى او آورند، براى اغفال خود به این منطق متوسل شدند که اگر براى ما مصائب و گرفتارى هایى پیش آمد، چیز تازه اى نیست «پدران ما نیز گرفتار چنین مصائب و مشکلاتى شدند» دنیا فراز و نشیب دارد و براى هر کسى دوران راحتى و سختى بوده است، سختى ها امواجى ناپایدار و زودگذرند؛ (وَّقَالُواْ قَدْ مَسَّ آبَاءنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ).
در پایان، قرآن مى گوید: هنگامى که کار به اینجا رسید و از عوامل تربیت