صفحه ٣٨٩

سالگى برسند و از گناه توبه نکنند مى کشد و مى گوید: پدرم فداى چهره اى باد که هرگز رستگار نمى شود» (و در جبین این انسان نور و رستگارى نیست!).(1)
از ابن عباس نیز نقل شده است: «مَن بَلَغَ الاَربَعینَ وَ لَم یَغلِب خَیرُهُ شَرَّهُ فَلیَتَجَهَّز اِلَى النّارِ؛ هرکس چهل سال بر او بگذرد و نیکى او بر بدى اش غالب نشود آماده آتش جهنم گردد!».
به هر حال قرآن در دنباله این سخن مى افزاید: این انسان لایق و باایمان هنگامى که به چهل سالگى رسید سه چیز را از خدا تقاضا مى کند، نخست مى گوید: «پروردگارا! به من توفیق ده تا شکر نعمتى را که به من و پدر و مادرمارزانى داشتى به جا آورم!»؛ (رَبِّ أَوْزِعْنِى أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِى أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ).
این تعبیر نشان مى دهد که انسان باایمان در چنین سن و سالى، هم از عمق و وسعت نعمت هاى خدا بر او آگاه مى شود، و هم از خدماتى که پدر و مادر به او کرده، تا به این حد رسیده است، چراکه در این سن و سال معمولاً خودش پدر یا مادر شده و زحمات طاقت فرسا و ایثارگرانه آن دو را با چشم خود مى بیند، و بى اختیار به یاد آن ها مى افتد و به جاى آن ها در پیشگاه خدا شکرگزارى مى کند.
در دومین تقاضا عرضه مى دارد: «خداوندا! به من توفیق ده تا عمل صالح به جا آورم، عملى که تو از آن خشنود باشى»؛ (أَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ).
و بالاخره در سومین تقاضایش عرض مى کند: «خداوندا! صلاح و درستکارى را در فرزندان و دودمان من تداوم بخش»؛ (وَأَصْلِحْ لِى فِى ذُرِّیَّتِى).
تعبیر به «لى» (براى من) همچنین اشاره به این است که صلاح و نیکى فرزندان من چنان باشد که نتایجش عاید من نیز بشود.