صفحه ٣٤٥

این احتمال نیز وجود دارد که در آغاز کار که بردگان توانایى تهیه مال ندارند چیزى به عنوان کمک خرج یا سرمایه مختصر به آن ها بدهند تا بتوانند به کسب و کارى مشغول شوند، هم خود را اداره کنند و هم اقساط دین خویش را بپردازند.
البته سه تفسیر فوق با هم منافاتى ندارد و ممکن است در مجموع در مفهوم آیه جمع باشد؛ هدف واقعى این است که مسلمانان، این گروه مستضعف را تحت پوشش کمک هاى خود قرار دهند تا هر چه زودتر خلاصى یابند.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: «تَضَعُ عَنهُ مِن نُجومِهِ الَّتی لَم تَکُن تُریدُ أن تَنقُصَهُ مِنها وَ لا تَزیدُ فَوقَ ما فی نَفسِکَ».(1)
اشاره به اینکه بعضى براى اینکه کلاه شرعى درست کنند و بگویند: ما طبق آیه فوق به بردگان خود کمک کرده ایم و تخفیف داده ایم، مبلغ مال الکتابه را بیش از آنچه در نظر داشتند مى نوشتند تا هنگام تخفیف دادن درست همان مقدارى را که مى خواستند بى کم و کاست دریافت دارند. امام صادق (علیه السلام) از این کار نهى مى فرماید و مى گوید: «باید تخفیف از چیزى باشد که واقعاً در نظر داشته از او بگیرد».
در دنباله آیه به یکى از اعمال بسیار زشت بعضى از دنیاپرستان درمورد بردگان اشاره کرده، مى فرماید: «کنیزان خود را به خاطر به دست آوردن متاع زودگذر دنیا مجبور به خودفروشى نکنید، اگر آن ها مى خواهند پاک بمانند»؛ (وَلا تُکْرِهُوا فَتَیَاتِکُمْ عَلَى الْبِغَاءِ اِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا).
بعضى از مفسران در شأن نزول این جمله گفته اند: «عبدالله بن ابى» شش کنیز داشت که آن ها را مجبور به کسب درآمد براى او از راه خودفروشى مى کرد! هنگامى که حکم اسلام در مبارزه با اعمال منافى با عفت (در این سوره) صادر