صفحه ٢٢٧

و در آیه 51 سوره مؤمنون آمده است که خداوند به رسولانش دستور مى دهد: «از طیبات تناول کنید و عمل صالح به جا آورید»؛ (یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحاً) و از آنجا که ایمان و اعمال صالح هرگز تداوم نمى یابد مگر اینکه در اجتماع براى دعوت به سوى حق وشناخت و معرفت آن از یک سو، و دعوت به استقامت و صبر در راه انجام این دعوت، از سوى دیگر، حرکتى صورت پذیرد، به دنبال این دو اصل، به دو اصل دیگر اشاره مى فرماید که درحقیقت ضامن اجراى دو اصل اساسى «ایمان» و «عمل صالح» است.
در اصل سوم، به مسأله «تواصى به حق» یعنى دعوت همگانى و عمومى به سوى حق اشاره مى کند، تا همگان حق را از باطل به خوبى بشناسند و هرگز آن را فراموش نکنند و در مسیر زندگى از آن منحرف نشوند.
«تواصوا» از ماده «تواصى» همان گونه که راغب در مفردات آورده، به این معنى است که بعضى بعض دیگر را سفارش کنند.
و «حق» به معنى واقعیت یا مطابقت با واقعیت است. در کتاب وجوه قرآن دوازده معنى و مورد استعمال براى این کلمه در قرآن مجید ذکر شده است، مانند خدا، قرآن، اسلام، توحید، عدل، صدق، آشکار بودن، واجب بودن و مانند اینها، ولى همه آن ها به ریشه اى که در بالا گفتیم بازمى گردد.
به هر حال جمله «تواصوا بالحق» معنى بسیار وسیعى دارد که هم «امر به معروف و نهى از منکر» را شامل مى شود، و هم «تعلیم و ارشاد جاهل» و «تنبیه غافل» و «تشویق» و «تبلیغ» ایمان و عمل صالح را.
بدیهى است کسانى که یکدیگر را به حق سفارش مى کنند، خود باید طرفدار حق و عامل به آن باشند.
در اصل چهارم، مسأله شکیبایى و «صبر» و استقامت و سفارش کردن یکدیگر به آن مطرح است، چراکه بعد از مسأله شناخت و آگاهى، هر کس در مسیر عمل