صفحه ٢٠٢

یعنى نه تنها سروکار شما در زندگى این جهان با اوست، بلکه در جهان دیگر نیز تمام سرنوشت شما در دست قدرت او مى باشد، آرى، به سراغ کسى بروید که در هر دو جهان سرنوشت شما را به دست گرفته است.
و در سومین استدلال خود، به وضع بت ها پرداخته و اثبات عبودیت را براى خداوند با نفى عبودیت از بت ها تکمیل مى کند، مى گوید: «آیا غیر از خداوند معبودانى را انتخاب کنم که اگر خداوند رحمن بخواهد زیانى به من برساند شفاعت آن ها کمترین فایده اى براى من نخواهد داشت و مرا از مجازات او هرگز نجات نخواهند داد؟!»؛ (أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً اِن یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لاَّ تُغْنِ عَنِّى شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلا یُنقِذُونِ).
باز در این جا از خودش سخن مى گوید تا جبنه تحکم و آمریت نداشته باشد و دیگران حساب کار خود را برسند.
او درحقیقت روى بهانه اصلى بت پرستان انگشت مى گذارد که مى گفتند: «ما این ها را به خاطر این پرستش مى کنیم که شفیعان ما در درگاه خدا باشند» مى گوید: چه شفاعتى؟ و چه کمک و نجاتى؟ آن ها خود نیازمند به کمک و حمایت شما هستند، در تنگناى حوادث چه کارى از آن ها براى شما ساخته است؟ تعبیر به «الرحمن» در این جا علاوه بر اینکه اشاره به گستردگى رحمت خداوند و بازگشت همه نعمت ها و مواهب به سوى اوست و این خود دلیلى بر توحید عبادت مى باشد، بیانگر این نکته است که خداوند رحمن ضرر و زیانى براى کسى نمى خواهد مگر اینکه خلاف کارى انسان به آخرین درجه خود برسد که او را از محیط گسترده الهى دور و در وادى غضبش گرفتار سازد.
سپس این مؤمن مجاهد براى تأکید و توضیح بیشتر افزود: «هرگاه من چنین بت هایى را پرستش کنم و آن ها را شریک پروردگار قرار دهم در گمراهى آشکار خواهم بود»؛ (اِنِّى اِذًا لَّفِى ضَلاَلٍ مُّبِینٍ).