صفحه ١٨٠

چراکه ضلالت انواعى دارد و ضلالت شرک از همه آشکارتر است، ولى این احتمال نیز وجود دارد که این توصیف براى «هدایت» و «ضلالت» هر دو باشد، زیرا در این گونه موارد در کلمات فصحا وصف تکرار نمى شود، بنابراین، هم «هدایت» توصیف به «مبین» شده و هم «ضلالت»، همان گونه که در سایر آیات قرآن این توصیف در هر دو قسمت دیده مى شود.
آیه بعد دوباره همان استدلال را به شکل دیگری ـ باز با همان لحن منصفانه اى که خصم را از مرکب لجاجت و غرور فرود آوردـ ادامه مى دهد؛ مى گوید: «بگو: شما مسئول گناهان ما نیستید و ما نیز دربرابر اعمال شما مسئول نخواهیم بود».
عجیب اینکه در این جا پیامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور است درمورد خودش تعبیر به «جرم» کند و درمورد مخالفان تعبیر به کارهایى که انجام مى دهند و به این صورت این حقیقت را روشن سازد که هر کس باید پاسخ گوى اعمال و کردار خویش باشد، چراکه نتایج اعمال هر انسانى چه زشت و چه زیبا به خود او مى رسد.
همچنین اشاره لطیفى به این نکته نیز دارد که اگر ما اصرار بر راهنمایى شما داریم براى این نیست که گناه شما را پاى ما مى نویسند و یا شرک شما ضررى به ما مى زند، ما از روى دلسوزى و حق جویى و حق طلبى بر این کار اصرار مى ورزیم.
آیه بعد درحقیقت بیان نتیجه دو آیه قبل است، زیرا هنگامى که به آن ها اخطار کرد که یکى از ما دو گروه بر حق و دیگرى بر باطلیم و نیز اخطار کرد که هر کدام از ما مسئول اعمال خویشتن هستیم، به بیان این حقیقت مى پردازد که چگونه به وضع همگى رسیدگى مى شود و حق و باطل از هم جدا مى گردد و هر کدام بر اساس مسئولیت هایشان پاداش و کیفر مى بینند؛ مى فرماید: «به آن ها بگو: پروردگار ما همه ما را در روز رستاخیز جمع مى کند، سپس میان ما به حق داورى مى نماید» و ما را از یکدیگر جدا مى سازد، تا هدایت شدگان از گمراهان