صفحه ١٤٣

خود را تصدیق مى کند و محتواى آن هماهنگ با محتواى آن هاست و نشانه هایى که در کتب پیشین آمده است در آن به خوبى دیده مى شود»؛ (مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ).
وصف دیگر اینکه «همگان را به سوى حق هدایت مى نماید»؛ (یَهْدِى إِلَى الْحَقِّ). به گونه اى که هرکس عقل و فطرت خویش را به کار گیرد نشانه هاى حقانیت را به روشنى در آن مى یابد.
و آخرین ویژگى اینکه «به سوى راه مستقیم دعوت مى کند»؛ (إِلَى طَرِیقٍ مُّسْتَقِیمٍ).
تفاوت دعوت به حق، با دعوت به راه مستقیم، به ظاهر در این است که اوّلى به اعتقادات حق اشاره مى کند، و دومى به برنامه هاى عملى مستقیم وصحیح.
جمله (أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَى) وجمله (مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ) مؤید این مطلب است که این گروه به کتب آسمانى پیشین به ویژه کتاب موسى (علیه السلام) ایمان داشتند و در جستجوى حق بودند و اگر مى بینیم سخنى از کتاب عیسى (علیه السلام) که بعد از آن نازل شده به میان نیامده نه به دلیل چیزى است که «ابن عبّاس» گفته که «طایفه جن هرگز از نزول انجیل آگاه نبودند»، چراکه آن ها از اخبار آسمان ها باخبر بودند چگونه ممکن است از اخبار زمین تا این حد غافل بمانند؟ بلکه به این علت است که تورات کتاب اصلى بود که حتّى مسیحیان احکام شرایع خود را از آن گرفته و مى گیرند.
سپس افزودند: «اى قوم ما! دعوت کننده الهى را اجابت کنید و به او ایمان آورید که دو پاداش بزرگ به شما ارزانى مى دارد»: «گناهانتان را مى بخشد و شما را از عذاب الیم پناه مى دهد». منظور از داعى الله (دعوت کننده الهى) پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) است که آن ها را به سوى «الله» رهنمون مى شد و از آن جا که بیشترین ترس و وحشت انسان، از گناهان و عذاب دردناک قیامت است، امنیت دربرابر این دو امر را مطرح کردند تا بیش از همه جلب توجه کند.