صفحه ١٠٧

الْمُجْرِمُونَ)؛ «(و هنگامى که عذاب الهى فرا رسد) مجرمان درباره گناهشان سؤال نمى شوند».
یعنى امروز آگاهان بنى اسرائیل، قارون را نصیحت مى کنند و مجال اندیشه و پاسخ به او مى دهند، اما هنگامى که اتمام حجت شد و عذاب الهى فرا رسید، دیگر مجالى براى اندیشه یا سخنان ناموزون و کبرآلود نیست، عذاب الهى همان و نابودى همان.
در این جا این سؤال مطرح است که این تعبیر با آیه 92 سوره حجر که مى گوید: «به پروردگارت سوگند، (در قیامت) از همه آن ها سؤال خواهیم کرد»؛ (فَوَرَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِیْنَ) چگونه سازگار است؟
این سؤال را از دو راه مى توان پاسخ گفت: نخست اینکه قیامت، مواقف متعددى دارد، در بعضى از مواقف سؤال مى کنند، اما در بعضى دیگر از مواقف همه چیز روشن است و نیاز به سؤال نیست.
دیگر اینکه سؤال دوگونه است: «سؤال براى تحقیق» و «سؤال براى سرزنش»، در قیامت نیاز به «سؤال براى تحقیق» نیست، چراکه همه چیز عیان است و حاجت به بیان نیست، ولى «سؤال سرزنش آمیز» در آن جا وجود دارد که این خود یک نوع مجازات روانى براى مجرمان است.
درست همانند سؤالى که پدر از فرزند ناخلفش مى کند و مى گوید: آیا من این همه به تو خدمت نکردم؟ آیا جزاى آن، خیانت و فساد بود؟ (در حالى که هر دو از جریان ها باخبرند و منظور پدر، سرزنش فرزند است).