صفحه ٧٩

معروف زمان جاهلیت است که نخست براثر آگاهى از کتب آسمانى پیشین در انتظار ظهور آخرین پیامبر بود، ولى کم کم به این فکر فرو رفت که ممکن است پیامبر خودش باشد و به همین دلیل پس از بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نسبت به او حسد ورزید و بناى مخالفت را گذاشت.
و یا اینکه منظور، «ابوعامر»، راهب معروف است که در زمان جاهلیت، مردم را به ظهور پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نوید مى داد، اما پس از ظهور آن حضرت، راه مخالفت را پیش گرفت؛ هر دو احتمال بسیار بعید به نظر مى رسد، زیرا جمله «واتل» و کلمه «نبأ» و جمله «فاقصص القصص» نشان مى دهد که این جریان مربوط به افراد معاصر (صلی الله علیه و آله) نبوده، بلکه از سرگذشت اقوام پیشین است. به علاوه سوره اعراف از سوره هایى است که در مکه نازل شده و داستان «ابوعامر راهب» و «امیة بن صلت» مربوط به مدینه است، ولى از آنجا که افرادى همانند «بلعم» در عصر و زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) همانند «ابوعامر» و «امیة بن ابى الصلت» وجود داشته اند، مفهوم آیات بر آن ها تطبیق شده است، همان گونه که بر افراد مشابه او در هر عصر و زمان نیز منطبق خواهد شد، وگرنه اصل داستان مربوط به غیر «بلعم» نیست.
در تفسیر المنار از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) چنین نقل شده که مَثَل بلعم بن باعورا در بنى اسرائیل همانند امیة بن ابى الصلت در این امت است.(1)
همچنین از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که فرمود: «الأصلُ فی ذلِکَ بَلعَمُ، ثُمَّ ضَرَبَهُ اللّهُ مَثَلاً لِکُلِّ مُؤثِرٍ هَواهُ عَلى هُدَى اللّهِ مِن أهلِ القِبلَةِ؛ اصل آیه درباره بلعم است، سپس خداوند آن را به عنوان یک مثال درباره کسانى که هوى پرستى را بر خداپرستى و هدایت الهى در این امت مقدم بشمرند، بیان کرده است».(2)