صفحه ٣٧٣

و فریاد با آن ها سخن مگو، و باز تأکید مى کند که با قول کریم و گفتار بزرگوارانه با آن ها سخن بگو. همه این ها نهایت ادب در سخن را مى رساند، که زبان، کلید قلب است.
3. از سوى دیگر، دستور به تواضع و فروتنى مى دهد، تواضعى که نشان دهنده محبت و علاقه باشد و نه چیز دیگر.
4. سرانجام مى گوید: حتى زمانى که رو به سوى درگاه خدا مى آورى پدر و مادر را (چه در حیات و چه در ممات) فراموش مکن و براى آن ها تقاضاى رحمت پروردگار بنما، به ویژه این تقاضایت را با این دلیل همراه ساز: «خداوندا! همان گونه که آن ها در کودکى مرا تربیت کردند تو مشمول رحمت شان فرما».
نکته مهمى که از این تعبیر علاوه بر آنچه گفته شد استفاده مى شود این است که مى گوید: اگر پدر و مادر آن چنان مسن و ناتوان شوند که به تنهایى قادر به حرکت و دفع آلودگى ها از خود نباشند، فراموش نکن که تو نیز در کودکى چنین بودى و آن ها هرگونه حمایت و محبت خود را از تو دریغ نداشتند تو نیز محبّت آن ها را جبران نما.
و از آنجا که گاهى در حفظ حقوق پدر و مادر و احترام آن ها و تواضعى که بر فرزند لازم است، ممکن است لغزش هایى پیش بیاید که انسان آگاهانه یا ناآگاه به سوى آن کشیده شود، در آخرین آیه مورد بحث مى گوید: پروردگار شما به آنچه در دل و جان شماست از شما آگاه تر است (رَّبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِى نُفُوسِکُمْ).
چراکه علم او در همه زمینه ها حضورى و ثابت و ازلى و ابدى و خالى از هرگونه اشتباه است، در حالى که علوم شما واجد این صفات نیست.
بنابراین اگر بدون قصد طغیان و سرکشى دربرابر فرمان خدا لغزشى در زمینه احترام و نیکى به پدر و مادر از شما سرزند و بلافاصله پشیمان شوید و در مقام جبران برآیید به یقین مشمول عفو خدا خواهید شد: «اگر شما صالح باشید