صفحه ٣٧١

به آنها بگو! و پر و بال تواضع خویش را از محبّت و لطف، دربرابر آنان فرود آر! و بگو: «پروردگارا! همان گونه که آنها مرا در کوچکى تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده».
بعد از اصل توحید، به یکى از اساسى ترین تعلیمات انسانى انبیا ضمن تأکید مجدد بر توحید اشاره کرده، مى گوید: (وَقَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ اِلاَّ اِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ اِحْسَانًا). «قضاء» مفهوم مؤکّدترى از «امر» دارد و فرمان قطعى و محکم را مى رساند و این نخستین تأکید در این مسأله است. قرار دادن توحید، یعنى اساسى ترین اصل اسلامى در کنار نیکى به پدر و مادر، تأکید دیگرى است بر اهمیت این دستور اسلامى. مطلق بودن «احسان» که هرگونه نیکى را دربر مى گیرد و همچنین «والدین» که مسلمان و کافر را شامل مى شود، سومین و چهارمین تأکید در این جمله است، و نکره بودن احسان (احساناً) که در این گونه موارد براى بیان عظمت مى آید پنجمین تأکید محسوب مى شود.
توجه به این نکته نیز لازم است که فرمان، معمولاً درباره یک امر اثباتى به کار مى رود، در حالى که در اینجا درباره نفى به کار رفته است (پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید).
این ممکن است به خاطر آن باشد که از جمله «قضى» فهمیده مى شود جمله دیگرى در شکل اثباتى در تقدیر است و در معنى چنین مى باشد: پروردگارت فرمان مؤکد داده که او را بپرستید و غیر او را نپرستید.
و یا اینکه مجموع جمله «نفى واثبات»؛ (أَلاَّ تَعْبُدُواْ اِلاَّ اِیَّاهُ) در حکم یک جمله اثباتى است، اثبات عبادت انحصارى پروردگار، سپس به بیان یکى از مصداق هاى روشن نیکى به پدر و مادر پرداخته، مى گوید: «هرگاه یکى از آن دو، یا هر دو آن ها، نزد تو به سن پیرى و شکستگى برسند (آن چنان که نیازمند مراقبت دائمى تو باشند) از هرگونه محبت درمورد آن ها دریغ نکن و کمترین