صفحه ٣٨٧

بود. خدا شما را از [نافرماني] خويش بيم مي دهد و خدا با بندگان مهربان است». 
إِنَّ الَّذِينَ يَأْکلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأکلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا؛(349) «همانا کساني که مال هاي يتيمان را به ستم مي خورند جز اين نيست که در شکم هاي خود آتشي مي خورند و به­زودي به آتش افروخته دوزخ درآيند».
از آيه اخير استفاده مي شود که صورت باطني خوردن مال يتيم، خوردن آتش است و هنگامي که در جهان ديگر حقايق ظاهر مي شود، خورنده مال يتيم خواهد ديد که باطن آن غذا آتش بوده و سوزش درونش را خواهد يافت و به او گفته خواهد شد: آيا اين آتش جز همان مال حرامي است که خورده اي؟
بنابراين، چنان که بسياري از آيات و روايات دلالت دارند و از دلايل عقلي نيز استفاده مي شود، بين اعمال ما و ثواب و عقاب رابطه تکويني برقرار است و آنچه ما در اين جهان انجام مي دهيم در جهان ديگر به صورتي متناسب با آن جهان نمودار گرديده و تجسم مي يابد. به عبارت ديگر، پاداش ها و کيفرها بازنمود و حقيقت اعمال دنيوي انسان هاست که در حيات اخروي خود را نشان مي دهند. هر کرداري که انسان انجام مي دهد، يک صورت دنيوي دارد که ما آن را مشاهده مي کنيم و يک صورت اخروي دارد که هم اکنون در دل و نهادِ عملْ نهفته است و عمل در روز رستاخيز و پس از تحولاتي که در آن رخ مي دهد، شکل کنوني و دنيوي خود را از دست داده و با واقعيت اخروي خود جلوه مي کند و باعث لذت و فرح و يا آزار و اندوه انسان مي گردد. بر اين اساس، پاداش ها و حتي بخشش گناهان نتيجه تکويني اعمال و بلکه تجسم آنها در عالم آخرت است و برخي از کارهاي نيک از چنان نورانيتي برخوردارند که ظلمت و