صفحه ٢٨٠

بـراي مؤمن نيازهـاي دنيوي مطلوبيت ذاتي ندارد  ـ چـه اينکه امور دنيوي به خودي خود ارزش اخلاقي نيز به حساب نمي آيند ـ. او نعمت ها و امکانات دنيوي را براي تأمين سلامتي خود و کسب توانايي براي رسيدن به مقامات الاهي و انساني و نيل به ثواب هاي ابدي آخرت مي خواهد. نعمت هاي دنيوي، به خودي خود،  مباح اند، اما ارزش به حساب نمي آيند و در صورتي ارزش به حساب مي آيند که براي رضاي خدا درخواست شوند. اما نعمت هاي اخروي داراي مطلوبيت ذاتي و ارزش هستند و از اين نظر درخواست آنها و اميد بستن به آنها مطلوب و پسنديده است. البته بايد اميد انسان به آنها صادق باشد، بدين معنا که انسان در رسيدن به نعمت ها و مقامات اخروي و معنوي کوتاهي نکند و از اسباب و امکاناتي که جهت رسيدن به آنها در اختيارش نهاده شده است کمال استفاده را ببرد، نه اينکه خواهان نيل به مقام اولياي خدا باشد، اما در انجام وظايف خود کوتاهي کند و تکاليف واجب خود را انجام ندهد و از انجام مستحبات خودداري ورزد و در طي ماه رمضان که ماه عبادت و بهار قرآن است، دست  کم يک بار قرآن را ختم نکند.
در ادامه مناجات اميدواران حضرت مي فرمايند:
کيْفَ اَرْجُو غَيْرَک وَالْخَيْرُ کلُّهُ بِيَدِک، وَکيْفَ‏ اُؤَمِّلُ سِواک وَالْخَلْقُ وَالْأَمْرُ لَک. أَاَقْطَعُ رَجآئى‏ مِنْک وَقَدْ اَوْلَيْتَنى‏ ما لَمْ اَسْئَلْهُ مِنْ فَضْلِک؛ «چگونه به غير تو اميد داشته باشم، درصورتي که همه خير از توست؟ و چگونه به غير تو آرزومند گردم، درحالي که فرمانروايي، حاکميت و مالکيت آفرينش مخصوص توست؟ آيا من اميدم را از تو قطع گردانم درصورتي که تو از فضل و کرمت آنچه را من درخواست نکردم به من بخشيدي؟»

گستره اميد مؤمن به خدا
از فراز مزبور استفاده مي شود که درخواست انسان از خدا و اميد به فضل الاهي نبايد