صفحه ٣٢

دراين بين، حضرت موسي بن عمران(عليه السلام) که به صفت کليم الله و هم سخن خدا اختصاص يافته کراراً  مخاطب نجواهاي الاهي بوده است. آن حضرت که فراوان براي عبادت خدا به کوه طور مي رفت و روزهاي متوالي و گاهي چهل روز در آنجا به عبادت و گفت وگوي با خدا مي پرداخت، بهره فراواني از مناجات الاهي داشت که برخي از آنها در احاديث قدسي مربوط به آن حضرت گرد آمده اند، و در قرآن نيز خداوند درباره توقف چهل روزه آن حضرت در کوه طور جهت عبادت و مناجات متقابل بين او و خداوند، مي فرمايد: وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَه وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَه؛(14) «و با موسي سي شب وعده نهاديم و آن را به ده شب ديگر کامل کرديم، پس هنگام وعده پروردگارش به چهل شب تمام شد».

ب) مناجات خداوند با غيرانبيا
اما گفت وگوي خداوند با غيرانبيا را به دو صورت مي توان تصوير کرد: صورت اول که با مسامحه مناجات خدا با انسان در آن فرض مي شود، گفت وگوي خدا با همه انسان ها ست، با اين توضيح که خداوند به همه انسان ها عقل داده و عقل، حقايقي را درک مي کند و انسان را به برخي از خوبي ها و بدي ها هدايت مي کند و بر اساس درکي که دارد، احکامي را متوجه انسان مي کند. انسان را به کارهايي فرمان مي دهد و از کارهايي باز مي دارد و درواقع خداوند به وسيله عقل با انسان سخن مي گويد و تشخيص و دريافت هاي فطري عقل، راهنمايي هاي الاهي است که از طريق عقل در اختيار انسان قرار مي گيرد. اين نحو گفت وگوي الاهي براي همه عقلا حاصل است و اختصاص به افراد خاصي ندارد. اما صورت دوم که از روايات استفاده مي شود، مناجات و گفت وگوي خداوند با بندگان خاص و نمونه است که به جهت شايستگي ها و