صفحه ٥١٦

در طليعه مناجات المحبين که در جلسات آينده بدان خواهيم پرداخت مي فرمايند: اِلهى‏ مَنْ ذَا الَّذى‏ ذاقَ حَلاوَه مَحَبَّتِک فَرامَ مِنْک بَدَلاً؛ «خدايا، کيست که شيريني محبتت را چشيد و جز تو کسي را برگزيد؟»
يا در همـان مناجات، حضرت به مرتبه اي از محبت که «هيام» نام گرفته است ـ و حاکي از عالي ترين مرتبه محبت و حالتي از عشق و محبت آتشين است که عاشق چون ديوانگان سرگشته محبوب و معشوق مي گردد ـ اشاره دارند و مي فرمايند: وَهَيَّمْتَ قَلْبَهُ لِإِرادَتِک، وَاجْتَبَيْتَهُ لِمُشاهَدَتِک؛ «و قلب او را سرگشته و دل باخته محبت خود قراردادي و براي مشاهده خويش برگزيدي».

 مراتب واجب محبت به خدا 
الف) محبت ملازم با ايمان به خدا

حال با توجه به اينکه در آيات، روايات، دعاها و مناجات هاي وارده از بزرگان دين، تعابير حاکي از محبت و عشق فراوان به چشم مي خورد، اين پرسش مطرح مي شود که آيا محبت به خدا امري واجب است که حتماً بايد آن را کسب کرد يا آنکه فضيلت و مستحب به حساب مي آيد؟ در پاسخ به اين پرسش بايد عرض کنيم که محبت به خدا داراي مراتب گوناگوني است و مرتبه اي از آن لازمه ايمان است؛ يعني امکان ندارد کسي به خدا ايمان داشته باشد، ولي هيچ گونه محبتي به او نداشته باشد. چه اينکه لازمه ايمان انجام عمل صالح است و گرچه مقوله عمل صالح از مقوله ايمان متفاوت است، اما امکان ندارد کسي مؤمن باشد اما از خدا اطاعت نکند و عمل صالح انجام ندهد. ايمان برخلاف علم که گاهي ممکن است بدون اختيار حاصل گردد، امري کاملاً اختياري است و ازاين روي متعلق امر خداوند قرار مي گيرد؛ چنان که خداوند فرمود:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْکتَابِ