صفحه ٢٦٧

قُلوبُنا أوعِيَه لِمشيه اللهِ فاِذا شاءَ شِئْنا؛(242) «دل هاي ما ظرف هاي مشيت و خواست خداست، پس آنچه را او بخواهد و اراده کند ما اراده مي  کنيم و مي  خواهيم».
آري، آن  ره يافتگان به عالي ترين مراتب قرب الاهي و مقام بندگي خدا چنان محو جمال و جلال الاهي مي شوند که اراده و مشيت خدا جاي گزين اراده و مشيت آنها مي گردد و خداوند خوف و اميد در دلشان پديد مي آورد، و هرگاه خداوند صلاح دانست، به اموري که موجب خوف مي گردد توجه مي کنند، ازآن جهت که خداوند بخواهد توجهشان به عقوبت هاي الاهي جلب مي گردد. آنان در پي آن هستند که هرچه را خداوند در وجودشان قرار داده در راه بندگي خدا صرف کنند و حقيقت بندگي چنين اقتضايي دارد. در جايي که خدا مي خواهد شاد مي شوند و هرگاه خدا بخواهد غمگين مي شدند، هرجا که خداوند بخواهد ترسان مي شوند و چون خداوند بخواهد که به آتش و عذاب الاهي توجه يابند، بدان توجه مي کنند و از لهيب و شراره هاي نابودگرش ضجّه مي زنند و فرياد مي کشند و درواقع، رفتار آنان نمايانگر اين واقعيت است که بهترين مورد ظهور و بروز امکانات و حالات و نعمت هايي که خداوند در اختيار انسان نهاده، همان مواردي است که در ايشان ظهور يافته است.

خوف ورجاي بايسته در روايات
اگر ما درصدد آن باشيم که خوف ورجا را در خودمان ايجاد و يا تقويت کنيم تا بدين وسيله به انجام واجبات و ترک گناهان موفق گرديم،  براي اين منظور بايد به مطالعه آيات و روايات و مباحث اخلاقي و بهره بردن از دريافت  هاي عقلي روي آوريم. ضمناً بکوشيم تا تعادل بين دو حالت خوف ورجا حفظ گردد. خوف از عذاب الاهي، بر اميد به ثواب و آمرزش الاهي غلبه نيابد و بالعکس اميد و ثواب و پاداش الاهي، بر