صفحه ١٢٤

در روايتي از امام رضا(عليه السلام) وارد شده که منظور از «فاصفح الصفح الجميل» عفو و درگذشتن بدون مؤاخذه و سرزنش است.(105)
اِلهى‏ ظَلِّلْ عَلى‏ ذُنُوبى‏ غَمامَ رَحْمَتِک، وَاَرْسِلْ عَلى‏ عُيُوبى‏ سَحابَ رَاْفَتِک، اِلهى‏ هَلْ‏ يَرْجِعُ الْعَبْدُ الْابِقُ اِلاَّ اِلى‏ مَوْلاهُ؟ اَمْ هَلْ يُجيرُهُ مِنْ سَخَطِهِ اَحَدٌ سِواهُ؟ «خدايا، ابر رحمتت را بر گناهان من بگستران و سحاب و بارش لطف و محبتت را بر عيب هايم بباران. خدايا، آيا بنده گريز پا و فراري جز به سوي مولايش بازمي گردد؟ و يا هيچ کس جز مولايش او را از خشم خود پناه مي دهد؟»

 بنده گنهکار در جست وجوي رأفت و پناه معبود
در حقيقت، گناه آتش نهاني است که در دنيا و آخرت گنهکار را در خويش فرو مي گيرد و مي سوزاند و با شعله هاي خود در دنيا، ايمان و روح او را تباه مي سازد و در قيامت و آخرت همه هستي و سرمايه اش را با لهيب سوزان خود مي سوزاند و تنها ابر رحمت و بارش باران لطف و رأفت الاهي شعله هاي کشنده و تباه سازنده آن را خاموش مي کند.
يکي از رابطه هاي بين خدا و انسان، رابطه عبد و مولاست و همه انسان ها بنده اند و خداوند مولاي مطلق آنهاست. حضرت در فراز فوق به اين رابطه اشاره دارند و در مناجات امير  مؤمنان(عليه السلام)، در مسجد کوفه، اين رابطه چنين ترسيم شده است: مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ، اَنْتَ الْمَوْلى وَاَنَا الْعَبْدُ، وَهَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ اِلَّا الْمَوْلى‏؛(106) «آقا و مولاي من، تويي مولا و منم بنده، و آيا به بنده اي کسي جز مولا رحم مي کند؟»