صفحه ٣٥٩

الفاظ گوناگون مطرح مي سازد تا گفت وگوي با معبود به طول  انجامد و بيشتر از لذت  انس با معبود بهره مند گردد. حضرت در آن جملاتْ خود را سخت نيازمند احسان و الطاف الاهي مي داند و چونان زمين تشنه اي که با باران درشت و انبوه بهاري حيات دوباره مي يابد، خود را محتاج و تشنه نعمت هاي بي کران خداوند مي داند و از خداوند درخواست مي کند که پيوسته با باران نعمت ها و الطاف خويش جسم و جان ايشان را حيات و طراوت بخشد.
«وابل» به معناي باران درشت مي باشد و در مقابل آن، «طل» بر نم نم باران اطلاق مي شود. اين دو واژه در قرآن و از جمله در آيه 265 سوره بقره با هم به  کار رفته اند؛ آنجا که خداوند در تبيين آثار صدقه و انفاق در راه خدا مي فرمايد:
وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَتَثْبِيتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ کمَثَلِ جَنَّه بِرَبْوَه أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُکلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِن لَّمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ؛ «و داستان کساني که مال  هاي خود را براي جستن خشنودي خدا و استوار کردنِ [باور و اخلاصِ] نفس هاي خويش انفاق مي کنند، چون داستان بوستاني است بر جايي بلند که تندباراني بدان رسد پس بار و برِ خود را دوچندان دهد و اگر باران درشت و تندي بدان نرسد باران نرمي رسد؛ و خداوند به آنچه مي کنيد بيناست».
طالِباً مَرْضاتَک، قاصِداً جَنابَک، وارِداً شَريعَه رِفْدِک؛ «به جست وجوي خشنودي تو برخاسته ام و آهنگ توجه به درگاهت را دارم و به جويبار عطايت وارد گشته ام».

 درخواست هاي ره يافته به بارگاه ربوبي
«جناب» عنوان احترام و تکريم و نيز به معناي درگاه، پيشگاه و آستان است و اين واژه