صفحه ٤٦٦

آنان [مشرکان و موحدان] درباره آنچه اختلاف دارند [شرک و توحيد] داوري مي کند. خدا کسي را که دروغ گو و کافر و ناسپاس است هدايت نمي کند [و به مقصد نمي رساند]».

 ترسيم مطلوبيت ذاتي و عرَضي قرب الاهي
همه مؤمنان خواهان قرب و وصول الي الله هستند، اما اين قرب براي برخي داراي مطلوبيت ذاتي است و برخي آن را مطلوب بالغير و به تعبير دقيق تر مطلوب بالعرض مي دانند؛ به اين معنا که غرض آنان از تقرب به خداوند بهره مند گشتن از نعمت هاي بهشتي، رحمت الاهي، حور و قصرهاي بهشتي است که از لوازم و آثار تقرب به خداوند به حساب مي آيند. اين دسته چون مي دانند که در سايه تقرب به خداوند به آن نعمت ها دست مي يابند، در پي تقرب به خدا هستند که اگر بنا نبود که در پي تقرب به خدا به آن نعمت هاي جاودانه اخروي نايل گردند، به جست وجوي قرب الاهي برنمي آمدند. اما کساني که تقرب به خداوند را مطلوب ذاتي خويش مي دانند، اگر بهشتي نيز در کار نبود، باز در پي تقرب به خداوند مي بودند، حتي اگر خواست و رضاي خداوند بر آن بود که گرفتار جهنم شوند و هزاران سال در آتش جهنم بسوزند، آنان بدان رضا مي دهند و آن  را بر آنچه خلاف خواست خداست ترجيح مي دهند. ازاين روي خداوند، در حديث معراج، از قول روح سالک واصل به رضوان حق نقل مي کند که مي گويد:
إِلَهِي عَرَّفْتَنِي نَفْسَک فَاسْتَغْنَيْتُ بِهَا عَنْ جَمِيعِ خَلْقِک، وَعِزَّتِک وَجَلَالِک لَوْ کانَ رِضَاک فِي أَنْ أُقَطَّع إِرْباً إِرْباً وَأُقْتَلَ سَبْعِينَ قَتْلَه بِأَشَدِّ مَا يُقْتَلُ بِهِ النَّاسُ لَکانَ رِضَاک أَحَبَّ إِلَيَّ‏؛(406) «خدايا، تو خود را به من شناساندي و در پي معرفت تو از همه آفريدگانت بي نياز گشتم. به عزت و جلالت سوگند، اگر