صفحه ٢٢٠

نقش باورداشت تدبير و حاکميت مطلق خداوند در خوف و خشيت از او
شکي نيست که تدبير و اختيار عالم در اختيار خالق هستي است و سود و زيان هر موجودي به دست خداست و آنچه در عالم دنيا و آخرت رخ مي دهد به اراده و مشيت الاهي بستگي دارد. اين اعتقاد و حقيقت در بسياري از آيات قرآن مورد تأکيد قرار گرفته است و به عنوان نمونه به سه آيه اشاره مي کنيم:
1. وَمَا کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ الله کتَابًا مُّؤَجَّلاً...؛(197) «و هيچ کس جز به فرمان خدا نميرد، سرنوشتي است تعيين شده...».
2. خداوند حتي ايمان آوردن بنده خويش را به خود نسبت مي دهد و مي فرمايد که کسي بدون اذن و اراده من نمي تواند ايمان آورد:وَمَا کانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ؛(198) «و هيچ کس جز به فرمان خدا ايمان نمي آورد، و [خداوند] پليدي را بر کساني مي نهد که نمي انديشند».
3. وَاتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَه لا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلا يَمْلِکونَ لأَنفُسِهِمْ ضَرًّا وَلا نَفْعًا وَلا يَمْلِکونَ مَوْتًا وَلا حَيَاه وَلا نُشُورًا؛(199) «و [مشرکان] به جاي او [خداي يکتا] خداياني گرفتند که هيچ چيز نمي آفرينند و خود آفريده شده اند، و زيان و سودي براي خويشتن در توان و اختيار ندارند و نه مرگي را در اختيار دارند و نه حياتي و نه رستاخيزي را».
البته معرفت انسان ها نسبت به تدبير و حاکميت الاهي بر جهان هستي و جهان آخرت متفاوت است و دراين بين کساني باوري به قيامت ندارند تا اعتقادي به عذاب هاي آن و تدبير الاهي در صحنه قيامت داشته باشند. ازاين روي، پيامبران الاهي در آغاز دعوتشان با اين دشواري روبه  رو بودند که مردم نوعاً اعتقادي به معاد و قيامت