صفحه ٣١٤

شايد به تدارک گذشته عملي صالح به جاي آرم، به او خطاب شود که هرگز نخواهد شد و اين کلمه [مرا بازگردان] را از حسرت مي گويد، و فرارويشان برزخي است تا روزي که برانگيخته شوند».
حتي در قيامت کساني از شفاعت بهره مند مي گردند که در دنيا با ايمان به خدا و پذيرش ولايت اهل بيت(عليهم السلام) و انجام کارهاي شايسته خود را لايق برخورداري از شفاعت ساخته باشند. پس شفاعت نيز نتيجه ايمان و کارهاي خير انسان در دنياست و زمينه آن در آخرت فراهم نمي گردد و هرکس بايد در دنيا لياقت و ظرفيت برخورداري از آن را فراهم آورده باشد. بنابراين، کافران نه مورد شفاعت قرار مي گيرند و نه شفاعت کسي سودي به حالشان مي بخشد: فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَه الشَّافِعِينَ؛(286) «و شفاعت شفاعتگران آنها را سود نبخشد».

ضرورت استفاده از عمر براي سراي جاودانه آخرت
هيچ انديشيده ايم که عمر ما در دنيا در برابر زندگي ابدي اخروي ما بسيار ناچيز است و ما اگر صدسال عمر کنيم و حتي اگر هزار سال در دنيا به سر بريم، اين عمر در برابر عمر ابدي ما در آخرت، از يک چشم برهم زدن در عمر صد ساله نيز کمتر است. عمر ما در دنيا هرچند طولاني گردد باز محدود است و در برابر عمر نامحدود اخروي چيزي به  شمار نمي آيد. با اين وصف، آيا سزاوار است که انسان در دنيا همه همت و تلاش خود را صرف استفاده از دنيا و لذت هاي آن کند و به امور اخروي خود نپردازد؟
ما بايد باور کنيم که آخرت منزلگاه ابدي ماست و براي آن اصالت قائل شويم و دنيا را تابعي براي آخرت و مقدمه وصول به آن بدانيم و استفاده ما از دنيا براي تداوم حيات و در حدي باشد که توان و قدرت لازم براي عمل به وظايف و پيمودن مسير