صفحه ١٩٧

فعاليت ها و کارهاي فردي و اجتماعي او (از کارهاي ساده چون خوردن و خوابيدن گرفته تا درس خواندن، عبادت، مبارزه با دشمنان و زحمت و تلاش براي تأمين زندگي) ناشي از انگيزه ترس و يا انگيزه اميد است. ما هيچ کار اختياري انسان را نمي يابيم که عامل ترس و يا عامل اميد و يا هر دو در آن دخالت نداشته باشند و آن  دو لازمه زندگي انسان به شمار مي آيند و نقش اساسي در زندگي ما دارند. همه عقلاي عالم از هر دين و مذهبي به حفظ الصحه و رعايت بهداشت پايبند هستند و از آنچه بهداشت رواني و جسمي انسان را تهديد مي کند و باعث مرگ و يا بيماري مي گردد پرهيز مي کنند و بي ترديد ترس از بيماري و مرگ آنان را به رعايت بهداشت وامي دارد که اگر آن ترس نبود بهداشت را رعايت نمي کردند. ترس از گرسنگي و فقر همراه با اميد به دريافت مزد جهت تأمين نيازمندي هاي زندگي، کارگر را وامي دارد که از صبح تا شب سختي کار، گرما و سرما را بر خود هموار کند.
به طورکلي در هر کار فردي و اجتماعي به نوعي ترس دخالت دارد، منتها متعلق ترس در موارد گوناگون متفاوت است: گاهي ترس از بيماري انسان را به واکنش و فعاليت وامي دارد و گاهي ترس از گرسنگي و گاهي ترس از آبروريزي در رفتار انسان دخالت دارد. همچنين اميد داراي متعلق واحدي نيست و نسبت به افراد و فعاليت هاي گوناگون متعلق هاي گوناگوني دارد. مثلاً دانش آموز براي اينکه نظر معلم را به خود جلب کند، درس مي خواند و يا کودک براي اينکه از نوازش مادر برخوردار شود، از او اطاعت مي کند.

 خاستگاه الاهي ترس و اميد
افراد متدين و خداشناس ترس و اميد خود را به خداوند ارتباط مي دهند و سعي مي کنند ترس و اميد آنان با انگيزه الاهي و ديني همراه گردد. به عنوان نمونه، آنان از