صفحه ١٦٢

انسان و آزمون دشوار خداوند
شيطان تا جايي به اطاعت خدا مي پرداخت که آن را موافق ميل خود مي ديد و وقتي اطاعت خدا را موافق پسند و ميل خود نيافت از آن سر برتافت و به آن فرجام شوم و نکبت بار مبتلا گرديد، اين داستانْ هشدار بزرگي است به ما که پيوسته خودمان را بپاييم و بنگريم ايمان ما مطلق است يا مشروط؟ آيا در مقام بندگي خدا به گونه اي هستيم که از هرچه خداوند به آن فرمان داد اطاعت کنيم و تحت هر شرايطي از خداوند تبعيت و فرمان برداري داشته باشيم؟ البته امتحان انسان ها متفاوت است و هرکس در حد ظرفيتي که دارد مورد امتحان خدا قرار مي گيرد و همه انسان ها طاقت و تحمل هر امتحاني را ندارند. درعين حال نصابي براي امتحان همگان وجود دارد که همه در آن حد مورد امتحان قرار مي گيرند. کساني که از مراتب عالي معرفت و ظرفيت هاي وجودي بالا برخوردارند، با امتحانات بسيار دشوار و بلايا و مصيبت هايي مواجه مي شوند که به هيچ وجه براي افراد عادي قابل تحمل نمي باشند. اما موفقيت در اين آزمون ها و بلاها آنها را به عالي ترين درجات کمال و شرافت مي رساند، تا آنجا که حتي پس از هزار سال از مرگشان خاک قبر آنان بيماران ناعلاج را شفا مي دهد. از شمار کساني که از عالي ترين مراتب معرفت و بالاترين ظرفيت وجودي برخوردار هستند حضرت ابراهيم(عليه السلام) است که در امتحان و آزموني سخت مأمور گشت فرزند زيبا و رشيدش را در پيشگاه خداوند قرباني کند و هم وي و هم فرزندش در برابر فرمان خدا سر تسليم فرود آوردند و با رضايت تمام و بدون کوچک ترين مخالفتي درصدد اجراي فرمان معبود خويش برآمدند و در اين آزمون بزرگ سربلند و سرافراز گشتند. خداوند در توصيف اين آزمون بزرگ مي فرمايد:
وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ؛(141) «و [به يادآر] آن گاه که ابراهيم را