صفحه ١٨٨

را بر پيامبر فرو آمده بشنوند مي بيني که ديدگانشان از آنچه از حق شناخته اند اشک مي بارد، مي گويند: پروردگارا، ايمان آورديم. پس [نام] ما را با گواهي دهندگان [به حق، يعني با نام ديگر مؤمنان] بنويس».

 ضرورت تقارن استمداد از خدا با تلاش در دوري از گناه
در فراز هاي پيشين مناجات، حضرت از نفس اماره، شيطان، قلب سخت و قساوت زده و نيز چشم خشک شده که از خوف خدا نمي گريد شکايت مي کنند و از خداوند درخواست مي کنند که ايشان را از آنها حفظ کند. چنين درخواستي وقتي صادقانه و واقعي است که با تلاش و کوشش انسان نيز همراه باشد و انسان در دوري از شيطان و حفظ دل  خويش از هواي نفس بکوشد و آن گاه از خداوند استمداد جويد که در اين راه او را ياري کند و او را از گناه و نافرماني خود حفظ کند. در غير اين صورت، درخواست او از خداوند غيرواقعي، غيرجدي بوده به شوخي با خداوند مي ماند. مثل کسي که دست خويش را روي آتش مي گيرد و از خداوند مي خواهد که دستش را حفظ کند که آن رفتار و آن درخواست باعث خنده ديگران خواهد شد و آنها خواهند گفت که اگر مي خواهي دستت نسوزد، آن را از آتش دور کن. خاصيت آتش سوزاندن است و تو اگر مي خواهي که دستت نسوزد، آن را درون آتش مبر. اگر واقعاً انسان از اينکه چشم و دلش معيوب است و هواي نفس بر او غالب گرديده و شيطان بر او مسلط گشته ناراحت است، بايد در حد توان خود بکوشد و در انجام آنچه از او برمي آيد کوتاهي نکند و آن گاه از خداوند درخواست کمک کند، نه اينکه بر گناه اصرار ورزد و در رهايي خويش از شر هواي نفس و شيطان نکوشد و صرفاً با زبان از خداوند درخواست کند که او را از گناه و شيطان حفظ کند. چنين درخواستي غيرواقعي است و سودي در رفتار انسان ندارد، بر اساس برخي روايات به مثابه به سخريه گرفتن و