صفحه ٣٩٠

‏ فـى‏ خِدْمَتِک سَرْمَداً؛(352) «خدايا، از تو درخواست مي کنم به حق و ذات مقدّست و صفات و اسماء بس بزرگ و مبارکت که اوقات مرا در شب و روز به ياد خود آباد گرداني و پيوسته به خدمت بندگي ات بگذراني و اعمالم را مقبول درگاهت گرداني تا کردار و گفتارم يک پارچه و خالص براي تو باشد و حالم تا ابد به خدمت تو مصروف گردد».
در مقابل خدمت ما به پيشگاه خداوند و انجام عباداتي که مطلوب و مقبول پيشگاه پروردگار است، ذات پروردگار از ما تشکر و قدرداني مي کند و قدرداني و تشکر او در افزايش نعمت و بار دادن به رضوان خود تمثل پيدا مي کند. خداوند فرمود: وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکمْ لَئِن شَکرْتُمْ لأَزِيدَنَّکمْ... ؛(353) «و هنگامي که پروردگارتان به شما آگاهي داد که اگر سپاس گزاريد، [نعمت] شما را افزون خواهم کرد».
شکر نعمت هاي خداوند عبادت و مطلوب خداوند است و خداوند در قبال آن و به عنوان تشکر و قدرداني از بنده خويش هم نعمت هاي موجود را باقي مي دارد و هم بر آنها مي افزايد و نيز بر کمالات و مراتب قرب بندگان شاکر به درگاه خويش مي افزايد.

 تفاوت مراتب شکرگزاري بندگان از خداوند
در جلسه پيشين گفتيم در صورتي انسان به شکرگزاري از خداوند مي پردازد که بداند آنچه در اختيارش قرار گرفته براي او سودمند و نافع است و نيز بداند که خداوند آن را در اختيارش نهاده است. کساني که به حقايق عالم و آنچه در آن مي گذرد و نعمت ها و امکانات ارزنده اي که در اختيارشان هست توجهي ندارند، از معرفت خالق و مدبّر هستي بي نصيب هستند و در نتيجه به شکرگزاري خداوند نمي پردازند. گذشته از اين گروه، برخي